«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آذر ۳۰, یکشنبه

چنان پیامبری هرگز از هستی برخوردار نبوده است! ـ بازانتشار

بسیاری نکته ها درباره ی "وی" ناروشن است و جز افسانه هایی ساخته و پرداخته در دوره ای بسیار پرآشوب از روم باستان، هیچ گواهمندی تاریخی راستین نیز درباره اش از هستی برخوردار نیست؛ و بیش از همه، زادروزش که هر کدام از آیین های ترسایی، روزی از روزهای نزدیک به شب یلدا و پایانی دسامبر گرفته تا ششم ژانویه و شاید پس از آن را زادروزش می شمارند و آن را جشن می گیرند؛ شَوَند چنین جداگانگی های آیینی و فرقه ای، آنگونه که بررسی های تاریخی دانشورانه تا اندازه ای بسیار به شناخت آدمی در ریشه یابی آن افسانه ها و داستان ها یاری رسانده* نیز روشن است:
چنان پیامبری هرگز از هستی برخوردار نبوده است!

ب. الف. بزرگمهر    پنجم دی ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/12/blog-post_987.html

* ناگفته نگذارم که در سده های میانی اروپا و دوران تیره و تار چیرگی کلیسا بویژه بر این افسانه ها و داستان های هشت من نه شاهی بس افزوده شده است. خودِ اینجانب با آنکه تاریخ زمینه ی کاری من نبوده و نیست و تا اندازه ای بسیار نیز از پرداختن به این رشته به شَوَند دروغپردازی های فراوان و سده ها انباشته بر روی یکدیگر چندشم می شود، نکته ها یا بهتر است بگویم، رد پاهای کمرنگی از نیرنگبازی های تاریخی، ناهمتایی ها و ناهمسانی های گمراه کننده در بخشِ «اعمال رسولانِ انجیل لوقا» یافته ام که نه انگیزه ای بیش تر و نه بختی برای کار بر روی آن ها دارم. خواندن این بخش از آن انجیل را به همه و بویژه پژوهشگرانی دلبسته به این جُستار سپارش می کنم.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!