«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آذر ۲۸, جمعه

... و تاریخ مانند خدا «ستارالعیوب» نیست

تنها* شما گور‌خواب 
نیستید
ما هم گور‌خوابیم

خوابیده‌ایم
در گورِ خواب

بغض‌هایمان را
می‌خندیم

خنده‌هایمان را
بغض می‌کنیم

حرف نمی‌زنیم
تنها نگاه می‌کنیم
به آنها که تنها حرف می‌زنند
و نگاه نمی‌کنند

به آنها که گور‌خوابانی بدتر از ما و شمایند

به آنها که خواب می‌بینند زنده‌اند
وقتی دیگران
از دستشان
زنده زنده
به گور می‌روند

بیچاره آنها
که امروز
در گورِ دلِ مردم می‌خوابند
و فردا
در گورِ تاریخ خواهند خوابید
و
تاریخ
مانند خدا
«ستارالعیوب»** نیست ...

افشین یداللهی

برگرفته از «تلگرام» (برنام را از متن برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

* با پوزش از نویسنده، بجای واژه ی نازیبای «فقط» در زبان پارسی، در سه جا واژه ی پارسی «تنها» را نشانده ام که بگمانم به متن آسیبی نمی زند.   ب. الف. بزرگمهر

** آمیخته واژه ی «ستارالعیوب» را با کاربرد شیوه ی نشانه گذاری در برخی زبان های اروپایی، اینگونه نوشته بودند: "ستارالعیوب" که در زبان پارسی، آرش آنچه در میان " " آمده را واژگون می کند؛ برای نمونه: "زیبا" به آرشِ زشت است.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!