«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ تیر ۱۲, پنجشنبه

احمقی ما و سرگوزی آن ها


تصویری از احمدی نژاد و سرگوزی، رییس جمهور فراراست پیشین فرانسه درج کرده و نوشته است:
«نیکلا سارکوزی (رییس‌جمهور پیشین فرانسه) پس از آنکه دیشب ۱۸ ساعت را در بازداشت گذراند، در ساعت ۲ نیمه شب به اتهام فساد دولتی بازجویی شد و به گمان بزودی محاکمه خواهد شد.
منتظر اجرای عدالت درمورد احمدی نژاد هستیم.»

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

نوشته ی این جوانک "اصلاح طلب" جا خوش کرده در باخترزمین را که بسان بزرگ ترهایش از گذشته تاکنون، بر بسیاری از ناروایی ها و تبهکاری های های انجام یافته از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی و از آن میان، اصلاح طلبان دروغین و رهبران کهنه و نو آن، چشم فروبسته، چنین پی می گیرم:
... و نه تنها برای احمدی که برای همه ی اصلاح طلبان دروغین؛ برای آن انقلابی دروغین "ساده زیست"؛ برای یار غارش، اکبر بهرمانی که با داد و ستد جنگ ابزار به بهای کشاندن جنگ به خاک عراق و کلاه گذاشتن سر همه به یکی از بزرگترین میلیاردرهای ایران و شاید جهان تبدیل شد؛ برای آن مردک پفیوز یزدی که زیر نام اصلاح طلبی، تنها در اندیشه ی باران رحمت رژیم تبهکار جمهوری اسلامی بر بنیاد خویش است؛ برای همه ی آن ها که دست اندر کار دزدی و چپاول بودجه عمومی کشور بوده اند؛ برای کاسه لیسان دور و بر و حتا دزدان کوچولوتری که از این نمد کلاه پربهایی در گوشه ای از «ینگه دنیا» برای خود فراهم کرده اند و حتا برای آن ها که خود هم اکنون در زندانند، ولی به هنگام خود، چشم بر بسیاری ستم ها، تیرباران های نیروهای براستی انقلابی ایران و بسیاری پلیدی و پلشتی های دیگر بستند و خود را به کوچه علی چپ زدند؛ برای همه ی آن ها؛ برای حکومت تبهکار و سرسپرده ای که اگرهرچه زودتر سرنگون نشود، کشور باستانی ایران و مردمانش را به نابودی کامل خواهد کشاند. عدالت برای همه ی آن ها باید اجرا شود و نه تنها برای این پادوی نابکار رژیمی پوسیده!

ب. الف. بزرگمهر ۱۱ تیر ماه ۱۳۹۳ («گوگل پلاس»)

* «سَرگوز» به آرش کسی که آماده ی گوزیدن است!

این واژه ی ترکیبی تازه را با الهام از نام خانوادگی رییس جمهور فراراست فرانسه ساخته ام.    ب. الف. بزرگمهر ۳۰ دی ماه ۱۳۹۰ (پی نوشتِ یادداشتِ «آیا «سرگوزی» سرِ عقل آمده یا «رژیم ولایت» بند را بازهم بیش تر به آب داده است؟»)
http://www.behzadbozorgmehr.com/2012/01/blog-post_8797.html



پی نوشت:

کسی نوشته است:
«ادب مرد به ز دولت اوست! آیا از جانب آقای احمدی نژاد به شما آسیبی رسیده که زبان به فحاشی گشوده و وی را با این لفظ زشت خطاب کردید؟»

از «گوگل پلاس»

به وی پاسخ می دهم:
شما درست می فرمایید که «ادب مرد به ز دولت اوست!»؛ ولی آیا بهتر نبود این پرسش را پیش از آنکه از من که چندان باادب نیستم از خودِ احمدی نژاد می پرسیدید؟ آیا بهتر نبود بجای اینگونه پرسش ها از دولتمردان نابکار و دزد و فرومایه از بالا تا پایین، چه باادب شان و چه این مردک بی ادب تر از من که میلیاردها سرمایه ی ایران را به باد داده، می پرسیدید:
آقایان، این چه کشوری است که درست کرده اید و مردم را به این بدبختی کشانده اید؟

نه! به نظرم شما اهل چنین پرسش هایی نیستید.

از این ها که بگذریم، در برنام (عنوان) نوشتار کمی باریک شو! من نوشته ام:
«احمقی ما» یعنی من و شما و همه ی ایرانیان که چنین حاکمیت بیشرم و تبهکاری را به فرمانروایی رساندیم! آن مردک احمقی نژاد هم رویش. زیاده هم به خود فشار نیاور که کارخرابی کنی! همه ی آن ها از احمدی نژاد بگیر تا آن رهبر انقلابی دروغین و سایر دولتمردان نابکار و دزد ایران شایسته ی بسته شده به چوبه ی تیرباران یا آویزان شدن به ریسمان دار هستند و شما از این ناخرسندی که وی را بجای احمدی، احمقی نامیده ام؟! کجای کاری آقا؟ آیا یکی از گماشتگان شان در اینجا نیستی؟ امیدوارم که نباشی.

ب. الف. بزرگمهر      ۱۲ تیر ماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!