«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آبان ۱۱, شنبه

میوه های زهرآگین سیاست خودی و ناخودی!


تصویر برانگیزاننده ای از کودکی همراه با جنگ ابزارهای گوناگون درج نموده و نوشته است:
«آیا قبول دارید اگر هر مسلماني به طور كامل به دستورات قران عمل كند ، به يك تروريست واقعي تبديل ميشود ...»

می نویسم:
آقای محترم!

نفرت نکارید میان مردم! آن ها که سی و چند سال سر مردم را با خودی و ناخودی شیره مالیدند و هم اکنون به مرحله ای رسیده اند که خودی های خودشان را نیز به زودی زیرپا خواهند نهاد به اندازه ای بسنده به این کار دست یازیده اند؛ منظورم از آن ها هم آخوند یا سپاهی و بسیجی و ... بگونه ای ویژه نیست. منظورم سوداگران و بازرگانان و دلالان است که در همان دوره ی جنگ، سودهای افسانه ای بردند و در آن هنگام که همان بچه مسلمان (و در کنارشان دیگرانی نیز با باورهای دیگر) برای دفاع از کشور خود در جبهه ها جان می دادند، آقازاده های شان در پاریس و لندن و ... به عشق و حال خود با پول های بادآورده سرگرم بودند. هم اکنون هم همان ها هستند که برای حل دشواری های بازرگانی و سپرده های بلوکه شده ی خود و تضمین ادامه ی زندگی ننگین شان برای آشتی با «شیطان بزرگ» سر و دست می شکنند.

شما با این شیوه برخورد خود، همان سیاست خودی و ناخودی کردن مردم را به شیوه ای دیگر پیش می برید و این دودش به چشم توده های مردم ایران خواهد رفت. کسانی این کار را ناآگاهانه و از روی نادانی انجام می دهند و من چنین انگاشته ام که شما نیز ناآگاهانه چنین کاری می کنید؛ دیگرانی نیز هستند که مزدور کشورهای امپریالیستی هستند و همین سخنان نابخردانه را با آماج هایی پلید پیش می کشند و می خواهند نبردی طبقاتی را که در یکسوی آن همه ی زالوها و انگل های اجتماعی که بی هیچ زحمتی پول پارو می کنند و در سوی دیگر آن توده های کار و زحمت (مسلمان و غیرمسلمان) قرار دارند به نبردی ساختگی بر پایه ی باورهای مذهبی گوناگون یا غیر مذهبی (جنگ میان سنی و شیعه، مسلمان و نامسلمان و ...) بکشانند. به سود همه ی آنهاست که توده های مردم و روشنفکران خلقی با هر باور و اندیشه ای بجای آنکه با یکدیگر در نبرد با این زالوها و انگل های اجتماعی متحد شوند، بجان یکدیگر افتاده، کشورشان را تکه پاره کنند؛ آن ها هستند که برای جنگ میان خلق های ایران زمین، زمینه چینی می کنند تا از آن بهره گیری نمایند. شوربختانه، سیاست نابخردانه و در دوره ی کنونی بویژه پس از زیر پا گذاشته شدن مهم ترین اصول قانون اساسی کشور (اصل ۴۴) به سود سرمایه داران و سوداگران ایرانی و انیرانی که آن را سیاستی تبهکارانه باید نامید به پیدایش چنین اوضاع ناگواری کمک بسیاری نموده است! شما نیز خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه به چنین کاری سرگرمید!

ب. الف. بزرگمهر   دهم آبان ماه ۱۳۹۲

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!