«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ شهریور ۱۹, چهارشنبه

درست از میانگاهِ طبقه کارگر

ریل راه‌آهن از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرد
تمام چرخ‌دنده‌ها
تونل‌ها
پل‌ها
نفت‌کش‌های سنگین
معادن الماس
«وَن‌گوگ» با تابلوی «سیب زمینی خواران»
ذات‌الریه، تیفوس، اگزمای پوست، نوه‌ی «پل گتی»*
وقتی که پدر بزرگ «پل» تظاهر می‌کند که آدم‌‌ربایان را نمی‌بیند
درست دارد از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرد

رودها
زمستان
لامپ‌های سوخته
سُرفه
تنگیِ نفس
تمامیِ سخت پوستان، بی مهره‌گان، جاکش‌ها
با رازهای پنهان‌شان از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرند

کارخانه‌های عطر شب‌های پاریس
رژ لبِ زنِ رئیس جمهور آمریکا
هر دو سمت اتوبان‌ها، تابلوهای توقف مطلقاً ممنوع
ممنوع از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرد

تابلوفرش‌های دختران ترکمن با تصویری از لانه‌ی پرندگان
دَکَل‌های فشار قوی
اوین با طناب‌‌هایش
بازجو
قاضی
حُکم سنگین حکومتی
حکومت از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرد

«آنجلینا جولی» بعد از برداشتن تخمدانش، «دولت‌آبادی» بعد از تخمش
مسجد با پرتگاه جن‌زده
رَمِ بوی گل از گل
افتادن از داربست
رفتن به روی دار
دارد از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرد

با دمپایی راه رفتنِ رییس جمهور روی پنجه‌ی پا، قفل‌های افسردگی
زود چین خوردن زیر پلک دختران جوانِ چوب‌های تعادل در زیر بغل
لباس‌های کار با قلبی درون شان
اعصاب متشنج
قادری که متعال نیست
لب‌هایی جویده شده از فرط مقاومت در اتاق‌های تَمشیّت
اتاق‌‌های تَمشیّت از وسط طبقه‌ی کارگر می‌گذرد

روحی خالقی

* پل گتی، میلیاردر آمریکایی که به شَوَندِ تنگ چشم بودنش، آدم‌ربایان یک گوش نوه‌ اش را بریدند و برایش فرستادند تا سرانجام برای آزادی نوه‌اش ناگزیر به پرداخت پول شد.

برگرفته از «تلگرام» ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۹

برنام را از متن برگرفته ام. ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!