«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آذر ۵, سه‌شنبه

منطق را می بینید؟! دیدن که می بینیم؛ ولی کَف می کنیم!

«رییس ՛اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور՝ از افزایش ۲۰ تا ۲۲ درصدی گزارش ՛تندخویی با* زنان՝ به آن سازمان در سال ۱۳۹۷ آگاهی رساند. رضا جعفری سدهی، همزمان با ՛روز جهانی پیکار با تندخویی با زنان՝ با اشاره به باره هایی که در این زمینه به ՛اورژانس اجتماعی՝ گزارش می‌شود، گفت:
این آمار به معنای آن نیست که خشونت‌ها افزایش یافته بلکه این موارد در جامعه وجود داشته است و به دلیل افزایش مراکز اورژانس اجتماعی گزارش شده است؛ یعنی مواردی که از سوی اورژانس اجتماعی شناسایی می‌شوند، نسبت به سال‌‌های گذشته بیشتر شده است و این امر به واسطه ظرفیت جدیدی است که از سوی سازمان بهزیستی در شهرهایی که فاقد اورژانس اجتماعی بودند، ایجاد شده است و حق مطالبه‌گری و پیگیری را در اختیار جامعه زنان قرار داد.»  «خبرگزاری پانا»  چهارم آذر ماه ۱۳۹۸

از صُغرا و کبرای این گفته ها بر بنیاد «منطق صوری» ـ و نه بیش از آن! ـ چنین برآیندهایی (نتیجه هایی) بدست می آید:
ـ هرچه شمار کانون های «اورژانس اجتماعی» افزایش یابد، شمار باز هم بیش تری تندخویی با زنان از پرده برون می افتد؛ ولی نسبت زنان آسیب دیده به شمار کانون های «اورژانس اجتماعی» با اندک چشم پوشی، دست نخورده برجای می ماند؛ این آمار نشان می دهد که:
ـ شمار تندخویی با زنان از گذشته ای دور تاکنون، همواره به یک اندازه بوده و بحمدلله تنها دامن ولایت خرموشی مان را نمی گیرد؛ بزبان ساده تر، اگر در گذشته های دورتر به عنوان نمونه از هر ۱۰۰ زن، ۹۹ تای شان از تندخویی آسیب می دیدند، هم اکنون نیز در بر همان پاشنه می چرخد و همان ۹۹٪ است؛ بنابراین:
ـ باید از شمار کانون های «اورژانس اجتماعی» کاهید تا شمار تندخویی با زنان نیز نه آنکه کاهش یابد؛ ولی کم تر توی چشم بزند و از آن بهتر، همه ی این کانون ها را برچید تا کم ترین دشواری بر جای نمانَد؛ افزون بر آنکه در کتاب آسمانی ـ ریسمانی مان، کم ترین اشاره ای به چنین کانون هایی نشده است؛
ـ نیازی به آسیب شناسی و «روز جهانی پیکار با تندخویی با زنان» و رضا جعفری سدهی و اینا نیست؛ و
ـ بهتر است چنین هزینه های بیجایی را در داد و ستدهای نان و آبدار بکار برد و بر «بیت المال» افزود!

از همه ی این ها دو برآیند کناری نیز بدست می آید:
ـ آسیب دیدن زنان که همیشه همان است که بود و کَاَنَّهُ در آینده نیز همین خواهد بود که هست، نشان از خواست پروردگار تبارک و تعالی دارد که زن را افزون بر کارها و کاریاهای شبانه روزی، برای توسری خوردن نیز آفریده است؛ و
ـ همانگونه که مردان بدرازای تاریخ، دیواری کوتاه تر از زنان برای فرونشاندن خشم و خونخواهی از بدبختی های گریبانگیر خود نداشته اند، هم اکنون و در آینده از این هوده برخوردارند که هرگاه خون شان بجوش آمد، کار خداپسندانه ی توسری زدن را پی گیرند.

ب. الف. بزرگمهر  پنجم آذر ماه ۱۳۹۸

پارسی نویسی:

* «تندخویی با ...» بجای «خشونت بر علیه ...»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!