«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ بهمن ۲۹, جمعه

کاش دستِکم از خِرَدِ دزدی چون «آرسن لوپن» برخوردار بودند! ـ بازانتشار

به نوشته ی زیر که برخوردم، ناخودآگاه با خود گفتم:
آنچنان به چپاول و دله دزدی سرگرم بوده اند که فرجام کارِ خویش را ندیدند. آنچه در اندیشه ی آن ها نمی گنجید و همچنان نمی گنجد، سرنوشت ایران زمین و خلق های آن بوده و هست. ندیدند که بُن شاخه ای که روی آن نشسته اند را می بُرند و همراه با شکستن آن، زمین خواهند خورد ...

تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها از آن میان نوشته است:
«یک مرکز تحقیقاتی در ایالات متحده اعلام کرد که تصویرهای ماهواره‌ای از پایگاه نظامی پارچین گویای از سرگیری فعالیت‌هایی است که با آزمایش‌های احتمالی پیشین ایران بر روی چاشنی‌های انفجاری هماوند است ...
گزارش انستیتو علوم و امنیت جهانی در روز چهارشنبه، ۱۴ مرداد عنوان می‌کند که این تصویرهای ماهواره‌ای روزهای ۲۱ و ۲۸ تیر و ۴ امرداد، پیش و پس از توافق هسته‌ای میان ایران و قدرت‌های جهانی ثبت شده؛ ولی تصویر هماوند با روز ۴ امرداد فعالیت‌هایی را نشان می‌دهد که در تصویرهای پیش از توافق هستی نداشته اند.»۱ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

کنجکاو می شوی که تصویرهای ماهواره ای چه کنش های تازه ای در آن پایگاه بازشناخته اند.

گزارش که تنها به یک تصویر «گوگل»ی از پارچین آذین یافته و دستِکم تصویر دیگری برای سنجش با این یکی در آن نیامده، چنین پی گرفته می شود:
«انستیتو علوم و امنیت بین‌المللی سپس عنوان می‌کند که در تصویر جدید چندین لکه‌ نفتی مقابل ساختمان‌های شمالی و شرقی و مرکزی پایگاه دیده می شود ... یک کامیون و یک خودروی هماوند با ساخت و ساز مانند بولدوزر در محوطه دیده می‌شوند.»۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب؛ برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر)

این همه ی آن چیزهایی است که آن بنیاد امنیتی «یانکی» ها با نامی گولزنگ، ادعا نموده است:
چندین لکه‌ ی نفت، یک کامیون و خودرویی برای ساخت و ساز!

«نمایندگی رژیم تبهکار جمهوری اسلامی در نیویورک در پاسخ، چنین واکنشی نشان داده است:
«هفته گذشته ... به دلیل نشست جاده در مقابل سد ماملو که در جوار پارچین بوده ولی ارتباطی با آن مجموعه ندارد، اقدامات مهندسی گسترده‌ای به منظور ترمیم جاده صورت گرفته که مستلزم تردد ماشین آلات سنگین راهسازی بوده است.»۳ 

با همه ی آنچه در بالا آمد، سخن بر سر آن نیرنگبازی های شناخته شده ی امپریالیستی یا واکنش آن "نمایندگی" نیست؛ سخن بر سر شرایط تازه و بیمناکی است که رژیم پلید به "رهبری" آخوندی نادان و نابکار، بدست مشتی مزدور خودفروخته ی ایرانی تبار و دوملیتی، کسانی چون «سیّد از خرجسته» و «عین الله رژیم»، برای کشورمان پدید آورده است.

با قرارداد ننگین و فراقانونی بسته شده با امپریالیست های «یانکی» و همدستان و ریزه خوارانش که با شتاب هرچه بیش تر به «سازمان پوشالی ملت ها» نیز فرستاده شد تا رسمیت حقوقی و جهانی نیز یابد، اکنون به هر بهانه ی کوچک و بزرگی می توانند از هر پایگاه نظامی و هر جایی از سرزمین ایران که بخواهند، بازدید کنند؛ از هر کسی که دل شان بخواهد، بازپرسی نمایند و ریز و شپش همه چیز را بیرون آورند. نمونه ی ریشخندآمیز بالا به روشنی گواه و پیش درآمد «سناریو»های آینده است.

با این همه، تبهکاران فرمانروا خرسندند! خرسندی شان بیش از پیش برای از چفت و بست درآمدن حساب های بانکی میلیاردی خود در بانک های اروپایی و امریکایی و جاهای دیگر است که آنهم هنوز و در مورد همه ی «دزدان الله کرم» روشن نیست؛ وگرنه، غمی برای سرمایه های کشور یا به زبان ریشخندآمیز آن زبانزدِ حال بهمزن: «بیت المال» ندارند.۴ از سیاهه ی بلندبالای دزدان میلیاردها دلاری، تنها نام تنی چند و از دید من، دستچین شده بیرون آمد که در آن میان، نام کسانی چون علی اکبر صالحی (عین الله رژیم)، مصطفی محمدنجار، رستم قاسمی، محمدرضا نقدی، یحیی رحیم صفوی و کامران دانشجو چشمگیرتر است؛۵ بیگمان «دانه درشت» ترهایی نیز هستند که به شَوَندهایی روشن و ناروشن، نام شان برده نشده است؛ گرچه با درآمدن چنین نام هایی که برخی از آن ها پیش تر نیز تا اندازه ای انگشت نما بودند، شمشیر داموکلس بر فراز سر کلان دزدان تاریخ ایران برای تن دادن به زورگویی های تازه و زنهارخواهی (خیانت) های بیش تر، آویخته شده است؛ کلان دزدانی که روی «شاه دزد تاریخ ایران»: رضاشاه گوربگورشده را نیز سپید کرده اند. تُف به روی بیشرم شان! ننگ و نفرت تاریخی مردم ایران را به جان پلیدشان خریده و برای الله شان به ارمغان خواهند برد!

با خود می اندیشم:
کاش دستِکم، خِرَد دزدی چون «آرسن لوپن» را داشتند و اینگونه، همه جا بی گدار به آب نمی زدند. تاوان آن را مردم ایران و بویژه توده های تنگدست و هست و نیست به باد داده ی ایران پس داده و می دهند ...

سرنگون باد رژیم تبهکار و سرسپرده ی جمهوری اسلامی!

زنده باد همبستگی رزمجویانه ی خلق های ایران!

زنده باد طبقه کارگر رزمنده و فداکار ایران!

پیش به سوی یگانگی هرچه بیش تر همه ی زحمتکشان ایران در سازمان های صنفی ـ سیاسی و برپایی پیشانی نیرومندی از گردان های رزمنده ی توده ای و خلقی به رهبری طبقه کارگر ایران!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ اَمرداد ماه ۱۳۹۴


پی نوشت:

۱ ـ «ازسرگیری فعالیت‌ها در سایت پارچین؛ ایران رد کرد»، ۱۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۴

۲ و ۳ـ همانجا

۴ ـ «... ذخاير خارجی ايران ۱۰۰ ميليارد دلار است که ۵۰ ميليارد دلار آن صرف هزينه‌های گوناگون شده و تنها ۵۰ ميليارد دلار آن به ايران باز می‌گردد.» آدام زوبين، معاون موقت وزارت خزانه‌داری آمريکا در امور تروريسم و اطلاعات مالی در نشست پرسش و پاسخ با کميته‌ بانکی سنا

برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»، ۱۴ اَمرداد ماه ۱۳۹۴

۵ ـ «فهرستی از افراد و نهادهای ایرانی که از دایره تحریم‌ها خارج می‌شوند»،
برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»، ۲۳ تیر ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!