«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ بهمن ۲۷, چهارشنبه

... ﺩﯾﮕر ﭼﻪ چشمی ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ دارید؟!

ﭘﺴﺮ ﺁﺩﻡ ﮐﻪ آدمکش ﺑﻮﺩ!

ﭘﺴﺮ ﻧﻮح هم ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﺑﻨﺸﺴﺖ ...

ﭘﺴﺮ ﺍﯾﻮب هم ﮐﻪ تنها یکی شان ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩ؛ سایرین ﺷﺎﺭﻻﺗﺎﻥ!

یازده ﺑﺮﺍﺩﺭ ﯾﻮسف هم ﮐﻪ همگی به وی رشک می ورزیدند.

ﺍﯾﻦ میوه ی ﺗﺮﺑﯿﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍن! ﺩﯾﮕر ﭼﻪ چشمی ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ دارید؟!

ﺍﻧﺸﺎﯼ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺎ جُستارِ «ﻧﻘﺶ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ» که به یاری پدر شوخ سرشتش نگاشته شده و فرجام کار را پیش بینی نکرده که برخورد آموزگار با چنان کودک زبان درازی چگونه خواهد بود!

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ بند پایانی نوشته را بازنویسی نموده ام. ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!