«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ بهمن ۱۸, دوشنبه

دروغ هایی واکنشی که هر روز گنده تر و ریشخندآمیزتر از پیش می شوند!

به گزارش نیرنگبازانه ی زیر از رسانه ی مزدور «یانکی» ها اندکی باریک شوید! اکنون، بیش از پیش ناچار شده و می شوند تا گوشه ای از واقعیت کشتار ددمنشانه ی توده های مردم افغانستان از سوی نیروهای چنگ انداز به خاک آن کشور باستانی و گهواره ی فرهنگ آریانا را بازگویند؛ گونه ای بازگویی که همه ی نمودها و نشانه های پدرسوختگی و نیرنگبازی رسانه ای را نیز دربردارد و بخشی از برجسته نمایی های اینجانب در زیر هماوند با چنین موردهایی است. درباره ی کشور باستانی دیگری در منطقه به نام یمن که بر سرنوشت مردم آن، خون باید گریست، چنین پدرسوختگی ها و دوغ و دوشاب به هم آمیختن ها برای پنهان نگاه داشتن واقعیت تلخ کشتار و مرگ و میر مردم غیرنظامی و از آن میان شمار بسیاری از کودکان از این هم بیش تر است. در آنجا پول مفت و بادآورده ی درآمدهای نفتیِ سرشار خرسک ها و شیخک هایی که جز خوردن و ریسیدن و کردن و در میان آن ها نمازهای پر آب و تاب به درگاه اللهِ تازی تبارشان خواندن، کاری دیگر نیاموخته اند، نقش برجسته ای در بستن دهان رسانه های گروهی دارد.

هماوند بشمار آوردن شمار بسیار کشته های غیرنظامیان در افغانستان با «افزایش یورش های ”گروه حکومت اسلامی“» که در سنجش نسبی با «طالبان» از نیروی کم تری در آن کشور برخوردار است، دروغ گنده و ریشخندآمیزی برای پوشاندن نقش تبهکارانه ی نیروهای «یانکی» و پهباد های شان در کشتار مردم غیرنظامی، بیش نیست. اینکه چرا به چنین دروغ های هر روز گنده تر و آشکارتر از پیش دست می یازند، پیش و بیش از هر چیز، ترس امپریالیست های «یانکی» و دیگر دولت های امپریالیست همدست شان در کشانده شدن کار به دادگاهی جهانی برای رسیدگی به این تبهکاری های بزرگ و «تروریسم دولتی» را در آینده ای دورتر یا نزدیک تر نشان می دهد؛ این ترس از زمینه ای عینی برخوردار است؛ گرچه در اینجا بیش تر به آن نمی پردازم.

در گزارش، همچنین «از زمان ثبت آمار کشته‌ها و زخمی‌ها» سخن به میان آمده است؛ این خود گواه روشن و گویا از واقعیت تلخ و ناگوار شمار افزون تر و سترگی از کشته شدگان غیرنظامی در سرزمین آریانا میان مردمانی از دیدگاه تاریخی و فرهنگی، پاره تن ما ایرانیان است. اگر این واقعیت ها را در کنار واقعیت تلخ نزدیک به چهل ساله ی هستی رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران بنهیم که از آن میان، هم در سرنگونی «جمهوری دمکراتیک افغانستان»، هم در کمک رسانی پنهان و آشکار همه سویه به تروریست های «طالبان» و هم بویژه در همدستی و همکاری گسترده با امپریالیست ها بسرکردگی «یانکی» ها در کمک به چنگ اندازی در افغانستان نقش بس پلید و تبهکارانه ای داشته است، نشانه های بازهم نیرومندتری از سرسپردگی ریشه دارِ و دیرپای رژیم تبهکار و سزاوار سرنگونی دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا به امپریالیست ها بدست می دهد؛ گرچه، نمونه های بسیار دیگری از بیگانگی این رژیم با ایران و فرهنگ ایرانی و مردم ستیزی آن در همه جای ایران را توده های مردم ایران به چشم جان دیده اند؛ تیراندازی به سوی زحمتکش ترین توده های مردم کردستان که از تنگدستی ناچار به کولبری شده اند و کشته شدن شمار بسیاری از آنان بدست مزدوران چنین رژیمی، خود گواه دیگری بر آن سرسپردگی ریشه دارِ و دیرپاست.

... و واپسین نکته آنکه به چنان کشت و کشتارهای مردم غیرنظامی که شمار روزافزون تری در سنجش با کشته های نیروی نظامی در همه جا از خود نشان می دهد، نمی توان و نباید به شیوه ی رسانه های امپریالیستی ـ سیهونیستی، «آسیب های جنبی انسانی» نام نهاد!

ب. الف. بزرگمهر ۱۸ بهمن ماه ۱۳۹۵

***

تلفات و زخمی‌های غیرنظامی در افغانستان؛ «بی‌ پیشینه در سال‌های گذشته»

تازه‌ترین گزارش ”سازمان ملت ها“ از وضعیت افغانستان در سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد که همراه با افزایش یورش های ”گروه حکومت اسلامی“ و نیز یورش های هوایی، شمار تلفات و زخمی‌های غیرنظامی به بالاترین تراز آن در سنجش با سال‌های گذشته رسیده ‌است.

نزدیک به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تن، در تنش‌ها و درگیری‌های افغانستان در سال ۲۰۱۶ جان خود را از دست داده یا زخمی شده‌اند که یک سوم آن‌ها دربرگیرنده ی کودکان آن کشور است.

درگیری میان نیروهای امنیتی و شبه‌نظامیان بویژه در منطقه های پرجمعیت، «برجسته ترین شَوَندِ از میان رفتن غیرنظامیان» است.

نزدیک به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تن در سال ۲۰۱۶ در تنش‌ها و درگیری‌های افغانستان جان خود را از دست داده یا زخمی شده‌اند. یک سوم آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهند.

گزارش ۱۸ بهمن ماهِ ”سازمان ملت ها“ وضعیت تیره‌ای از کشور افغانستان، دو سال پس از پایان رسمی عملیات نظامی نیروهای «ناتو» را نشان می‌دهد.

در سال ۲۰۱۶ میلادی مجموع ۳۴۹۸ تن در درگیری‌ها و تنش‌ها کشته شدند. بیش از ۷۹۰۰ تن نیز زخمی شدند: رشدی سه درصدی در مقایسه با سال گذشته؛ و این خود در حالی‌ست که گزارش ”سازمان ملت ها“ از بهمن‌ماه ۱۳۹۴ نشان می‌داد، سال ۲۰۱۵ میلادی، پرتلفات‌ترین سال برای غیرنظامیان، از زمان ثبت آمار کشته‌ها و زخمی‌ها بوده‌است.

شَوَند کشته و زخمی‌شدن نزدیک به ۶۱ درصد از غیرنظامیان افغانستانی در سال ۲۰۱۶، اقدامات و یورش های شبه‌نظامیان تندرو مانند طالبان و گروه موسوم به «حکومت اسلامی» بود. از نظر درصدی، دقیقا همین‌اندازه از تلفات در سال ۲۰۱۵ نیز پیامد اقدامات و یورش های این دسته از شبه‌نظامیان بود.

گزارش ”سازمان ملت ها“ کم‌تر از یک هفته پس از آن منشر می‌شود که ناظران دولت آمریکا، دست به انتشار گزارش «تیره» دیگری در مورد وضعیت همسایه خاوری ایران زدند.

در نخستین گزارش گروه «ناظران بازرس کل در امور نوسازی افغانستان» (س‌ی‌گ‌ا‌ر) برای دولت دونالد ترامپ، گفته شده بود که دولت مرکزی افغانستان به سختی مهار تنها نیمی از کل کشور را در دست دارد.

برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»   ۱۸ بهمن ماه ۱۳۹۵

این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش، پاکیزه و پارسی نویسی شده است. برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!