«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ تیر ۱۴, شنبه

این بهترین کاری است که از دست مان برمی آید؛ ما می توانیم ...

این بهترین کاری است که از دست مان برمی آید. ما می توانیم؛ اگر بخواهیم می توانیم به خونخواهی کتکی که از «شیطان بزرگ» و «عزراییل» نوش جان کرده، خود و مردم ایران را سرشکسته کرده ایم، برادران و خواهران و کودکان گریان و نالانِ پاره تنِ افغانی مان را از ولایت آسمانی ـ ریسمانی مان بیرون کنیم و تپه ی ریدمانی تازه تر بیافرینیم. گریه کنید برادران! به بهانه ی امام حسین ، چون زین العابدین همیشه بیمار، توی سر و مغزمان بکوبیم و فریاد یا امام حسین سر بدهیم. بله! ما می توانیم ...

از زبان ملیجک بیکاره و پفیوز نظام:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۴

ویدئوی پیوست:  این بهترین کاری است که از دست مان برمی آید؛ ما می توانیم



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!