«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ تیر ۲۵, چهارشنبه

خوب! کتک خوردی برادر؟ چاره چیست؟ بزرگ می شی یادت می ره

خوب! کتک خوردی برادر؟ چاره چیست؟ بزرگ می شی یادت می ره؛ حال و روز عاغا بزرگ تان چطوره؟ هنوز هم در آن موشخانه گوشه نشینی گزیده اند؟ برگشتنا به ایشان بفرمایید، هوا پس و پیش شده، گوشه نشینی برای مزاج شان چندان خوب نیست؛ «عزراییل» هم می داند که اگر بلایی سر «رهبر مُعَظَّم» بیاورد، دیگر کار و باری برایش نمی ماند و باید به دادگاه برود.

از زبان شی ژی پینگ: ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۴

عباس عراقچی [بخوان: سردسته ی نخودچی کشمش های هسته ای خسته ای نظام]، وزیر [پوشالی]  کار و بار برونمرزی که برای همپایی در «بیست و پنجمین دوره ی نشست وزیران سازمان همکاری شانگهای» به پکن رهسپار شده با «شی جین پینگ» مِهتر جمهور چین دیدار کرد.

گزیده ای برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»   ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!