«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ تیر ۱۹, دوشنبه

دو رکعت نماز شُکر بجا می آورم قربتا الی الله!

دو رکعت نماز شُکر بجا می آورم قربتا الی الله! مرا ببخش که چون جانوران دو پا نمی توانم دست هایم را بسوی تو بلند کنم؛ شاخ هایم را گواه می گیرم که بنده ی خوب و سربراهی باشم و خدای ناکرده استغفرالله، شاخم به «تخت عَرش» نگیرد* ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۲

* به بزرگی خودتان این چارپا را ببخشید! مانند ما جانوران دوپا از اندیشه ای آنچنان فرازمند برخوردار نیست که جایگاه خدا در آسمان هفتم را دریابد و کوته بینانه می پندارد که خدا درست کمی بالای شاخ هایش روی تختِ خود نشسته و او را می پاید. شُکرگزاری اش نیز برای نوش جان کردنِ چند بوته ی نیمه پژمرده در پای درخت سرسبز و ریشه داری است که در پیرامون آن تا تک و توک درختانی دیگر پوشیده از شن های بیابان است. خداترسی بیش از اندازه اش نیز با سربزیر بودنش هماوندی تنگاتنگی دارد؛ گناهی هم ندارد؛ سبزه و بوته که در آسمان نمی روید؛ تنها روی زمینِ زیر پایش، اینجا و آنجا یافت می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!