«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ شهریور ۲۰, شنبه

با هر که با زبان خودم حرف می زنم

ساده، شبیه نانِ خودم حرف می زنم
با هر که با زبان خودم حرف می زنم

با لقمه های چربِ شما قهر کرده ام
با ریزه های نانِ خودم حرف می زنم

من، روضه خوانِ جسمِ جُعَلَّق نبوده ام
از کشتگانِ جانِ خودم حرف می زنم

از گلّه شیرهایِ تپیده به خون خویش
در بیشه ی نهان خودم حرف می زنم

لب بر لبِ نیِ کس و ناکس نمی نهم
تا با نی استخوان خودم حرف می زنم

گیرم صدای موج مرا هم شنیده اید
بحرم که با کران خودم حرف می زنم

عاصم اسدی

برگرفته از «تلگرام»   ۱۹ شهریور ماه ۱۴۰۰

برنام را از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!