«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ شهریور ۲۴, چهارشنبه

بفرمایید! قدم تان روی تخمِ چشم سگ هایم!

بفرمایید! قدم تان روی تخمِ چشم سگ هایم!* ما آماده ی پذیرایی از شما هستیم تا دست در دستِ هم جلوی پیشرفت های روزافزون و بیم برانگیز چین را بگیریم که راه ابریشمی اش در زمین و دریا از هر سو گسترش می یابد و دیر بجنبیم، نان همه مان را در سرتاسر جهان آجر خواهد کرد. حتا از این بیم داریم که با همه ی سرمایه های سرسام آوری که برای پدید آوردنِ «ارتش فرازمینی» هزینه کرده ایم، جنگ ابزارهای مان در سپهر پیرامون زمین نیز در چنگِ ابریشمِ فرازمینی شان گرفتار شده و کارآبی بایسته را نداشته باشند. ما این راه را گشودیم که پیشدستی کرده باشیم؛ ولی آن ها همراه با روسیه گام بگام به توانایی های مان در آن فراخنا نزدیک تر شده، شاید بزودی پشتِ سرمان خواهند نهاد. به هر رو، ما به شمار هر چه بیش تری سگ های شکاری نیازمندیم تا همگی را بسوی چین کیش بدهیم؛ گرچه، در گام نخست ناگزیریم جان روسیه را بگیریم و کار بر جای مانده و نیمه کاره رها شده ی ناپلئون و هیتلر را به فرجامِ دلپذیر برسانیم. آنگاه به بند کشیدن چین، چندان دشوار نخواهد بود.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ شهریور ماه ۱۴۰۰

* «پرزیدنت بادبادی»، مِهتَرِ جمهور «یانکی» ها، هفته ی آینده ۲۴ سپتامبر در کاخِ نامور به سپید یا همانا «کاخ روسیاه» برای نخستین بار میزبان رهبران کشورهای استرالیا، هند و ژاپن خواهد بود تا درباره ی ژرفش هماوندی میان کشورها و پیشرفت همکاری ها در زمینه‌های رویارویی با بیماری «کرونا»، پیگیری چالش های آب و هوا، فن آوری و گستردن سامانِ (منطقه) آزادِ «هند و اقیانوسیه» کانونمند (متمرکز) شوند.

این گروهبندی که پیش تر «گروهبندی چهار سویه» شناخته می‌ شد، در سال ۲۰۰۴ ترسایی نخستین نشست خود را برگزار کرده بود ... بنا بر واپسین گفتگوی راه دور «پرزیدنت بادبادی» با مِهتَرِ جمهوری چین: «شی جین پینگ»، این گمانه که گفتگوی رهبران «گروهبندی چهار سویه» پیرامون رخنه ی چین در سامانِ «هند و اقیانوسیه» کانونمند (متمرکز) شود، بسیار است.

بنیاد داده ها برگرفته از گزارشی بسیار شلخته و نارسا از «اسپوتنیک» به تاریخ  ۲۳ شهریور ماه ۱۴۰۰  (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های بوم نیز همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!