«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ آبان ۲۴, شنبه

انگار رفته اند زیر عبای آقا


به گزارش زیر باریک شوید! بازهم درباره ی اسیدپاش ها و کوشش های شبانه روی ماموران فداکار برای یافتن آن هاست! این بار پای سپاه و وزارت اطلاعات نیز به میان آمده است.

باور کنید، همه ی کوشش خود را می کنند؛ ولی چکار باید کرد؟! انگار قطره ای آب شده اند و در زمین فرور رفته اند؛ گرچه در اینجا، کاربرد قطره ی اسید را درست تر می دانم:
انگار قطره ای اسید شده اند و زمین را سوراخ کرده اند!

آنگونه که «معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور» می گوید: «کشف جرم، موضوعی تخصصی و فنی است»! و چه خوب شد که این نکته ی بس مهم را یادآوری فرمودند؛ وگرنه، می پنداشتم که بسیاری از ما باید بسان کارآگاهان پلیس در فیلم های تبهکاری، کت و شلواری مشکی با یقه هایی بالازده تا بناگوش به تن می کردیم و با عینکی دودی برچشم به عنوان نمونه، روانه ی جایی چون قهدریجان پیرامون اسپهان می شدیم! خدای نکرده اندیشه ی بد درباره «قهدریجانی» ها به دل راه ندهید! الله بختکی، این نام بر نوک زبانم آمد. این زبان را مار بگزد، انشاء الله! لال بشی به حق پنج تن که جلوی زبانت را نمی توانی بگیری!

از آن گذشته، کار به گفته ی همین مقام وزارت کشور زمان می برد و آن هم به فضای رسانه ای هماوند است که اگر ناآرام باشد، ویژه کاران پلیس نخواهند توانست کارشان را انجام بدهند! به همین دلیل به همه ی این رسانه های ناشکیبا (به آن ها لطف کرده، واژه هایی چون: ماجراجو و فتنه گر بکار نبردم!) سپارش می کنم که حتا از کاربرد گونه هایی از موسیقی چون «بابا کرم» که جنبش و ناآرامی به همراه دارد، پیرامون کارآگاهان و ویژه کاران پلیس خودداری نمایند و احوط در آن است که حتا موی دماغ آن ها نشوند؛ وگرنه، چه بسا خود آن ها را به عنوان اسیدپاش دستگیر کرده تا خانواده یا وکیل بجنبد به ریسمان گره دار الهی سپرده و کار از کار گذشته باشد!

می بینید؟ این هم یک دلیل دیگر برای یافته نشدن اسیدپاش ها که بر پایه ی گزارش های پیشین، دوربین های نصب شده در یکی از جاهایی که چنین تبهکاری رخداده، تصویرِ دستکم یکی از آن ها را گویا هنگام اسیدپاشی نیز گرفته اند:
«وی [سردار اسماعیل احمدی مقدم] در پاسخ به پرسشی درباره ی اینکه چرا چهره نگاری انجام شده از فرد اسیدپاش در اختیار رسانه ها قرار نمی گیرد، گفت:
قاضی باید تشخیص دهد که چهره نگاری رسانه ای شود. شاید چهره نگاری در حدی نبوده که اجازه چنین کاری داده شود و از سوی دیگر روش های پلیسی نیازی به این کار نمی بیند.»* (افزوده ی درون [ ] از آن من است. ب. الف. بزرگمهر)

همان مقام وزارت کشور از آن میان فرموده اند:
«... چتر گسترده بررسی افراد در اصفهان در حال جمع شدن است تا بتوانیم مظنونین اصلی قضیه را از میان تمام فرضیه های پیش بینی شده، جمع کرده و به نتیجه برسیم.» (گزارش زیر)

من نمی دانم چرا آن ها چترشان را تنها در اسپهان گسترده اند و به جاهای دیگر کاری ندارند. مگر اسیدپاش ها بلانسبت آن مقام وزارت کشور، مغز خر خورده اند که پس از انجام تبهکاری و دریافت دستمزد در همان شهر بمانند تا دستگیر شوند؟! شاید پس از انجام کار رفته باشند به زیارت آقا امام رضا در مشهد یا خواهر مکرمه شان در قم و حتا کربلا یا جاهای دیگر!

با این همه،، چنانچه آن مقام وزارت کشور، سخن مرا دخالت در کار کارآگاهان و ویژه کاران پلیس و سپاه و اطلاعات و نمی دانم چه جاهای دیگری که دنبال این کار هستند، بشمار نمی آورند، یک راهنمایی کوچک و شاید سازنده برای یافتن بهترین سرِ نخ این ماجرای ناگوار و ماجراهای همانند آن دارم.

از دید من، سر نخ را باید در همانجا جُست که فاجعه ی بزرگ سینما رکس آبادان را سازمان داده بود. کار زیر سر همان هاست و اگر از من می پرسید، کار را از به اصطلاح «بیت» آن رهبر دبنگ آغاز کنید. اطمینان نزدیک به یقین دارم که چنانچه از دلاوری انجام چنین کاری برخوردار باشید و «هول و خوف الهی» برتان ندارد، سر نخ اصلی این ماجرا و دیگر ماجراهای ناروشن و همچنان پا در هوای گذشته را در آنجا خواهید یافت.

می خواستم برنام این یادداشت را بگذارم: «انگاری دود شده اند، رفته اند به آسمان»؛ ولی به نظرم رسید که این یکی بهتر باشد:
انگار رفته اند زیر عبای آقا

ب. الف. بزرگمهر     ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۳

* گفته های به اصطلاح سردار اسماعیل احمدی در حاشیه همایش ملی پلیس و ارتقای سلامت اداری در سازمان پلیس در جمع خبرنگاران، ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۳:
http://tnews.ir/news/C92A33013803.html

***

همکاری سپاه و وزارت اطلاعات با ناجا در پرونده اسیدپاشی

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور با اشاره به فعالیت های پلیس آگاهی ناجا برای به نتیجه رساندن پرونده اسیدپاشی در اصفهان، گفت: در این راستا، نیروهای سپاه و وزارت اطلاعات نیز با نیروی انتظامی همکاری می کنند.

به گزارش سرویس حوادث ایسنا، حسین ذوالفقاری به گستردگی فعالیت مأموران آگاهی ناجا در راستای یافتن متهم این پرونده اشاره کرد و اظهار داشت: پلیس براساس تمام فرضیه های مطرح شده مجبور به گستردن چتر بررسی ها شد و کارهای فنی صورت گرفته برای کشف جرم در این پرونده کم سابقه است.

وی با اشاره به اینکه هر هفته جلسه ای برای رصد اقدامات انجام شده در معاونت امنیتی و انتظامی وزارت کشور برگزار می شود، تصریح کرد: هم اکنون چتر گسترده بررسی افراد در اصفهان در حال جمع شدن است تا بتوانیم مظنونین اصلی قضیه را از میان تمام فرضیه های پیش بینی شده، جمع کرده و به نتیجه برسیم، که در صورت دستیابی به نتیجه قطعی به سرعت به اطلاع مردم می رسانیم.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور با تأکید بر اینکه کشف جرم موضوعی تخصصی و فنی است، گفت: برخی مواقع در روند کشف جرم، ما با یک تلفن و یا خبری کوچک توانسته ایم به نتیجه برسیم و گاهی اوقات نیز فعالیت های گسترده ای برای کشف جرم انجام می دهیم و کمی زمان بر می شود؛ در هر صورت فکر می کنیم فضای اولیه ای که در خصوص اسیدپاشی در اصفهان صورت گرفت و مخصوصا بحث های رسانه ای پیرامون آن، موجب شد تا کار کشف جرم را با مشکل مواجه کند، بنابراین تأکید داریم تا نتیجه قطعی که به صورت مستند به مردم ارائه می دهیم از گمانه زنی ها و احتمالات در رسانه ها خودداری شود.

براساس گزارش سایت پلیس، ذوالفقاری از همکاری نیروهای سپاه و وزارت اطلاعات با نیروی انتظامی در این پرونده خبر داد و گفت: مسئولیت پیگری این پرونده برعهده کارآگاهان و مسئولان پلیس آگاهی ناجا است و نیروهای زبده و فنی در مرکز و استان در حال فعالیت هستند تا به نتیجه قطعی برسیم.

«ایسنا»   ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!