«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اسفند ۶, سه‌شنبه

هان، پدرسوخته! بد می گویم؟! ـ بازانتشار

چه تفاوتی می کند عبدالله من برنده باشم یا تو، هنگامی که هر دو زیر سایه مهمانان ناخوانده ی جا خوش کرده در این مرز و بوم، چشم دیدن یکدیگر را نداریم؟! بیا و بگذر! هر چه نباشد، من ریشم را بیش از تو در آسیاب آن ها سپید کرده ام. هان، پدرسوخته! بد می گویم؟!

ب. الف. بزرگمهر    هشتم مهر ماه ۱۳۹۸


زیرنویس تصویر:
اشرف اَنی و عبدالله به توان دو، هر دو در گزینش پوشالی ریاست ‌جمهوری آن کشور، خود را پیروز خواندند!


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!