«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ بهمن ۲۹, سه‌شنبه

چنانچه بارگاه الله نیز به همین خر تو خری بود، چه می شد؟!

شمار بسیاری از توده های مردم و از آن میان، رنجدیده ترین و تنگدست ترین شان که پا به میدان نهاده بودند را به گلوله بسته یا با چاقو و سایر ابزارهای کُشنده، نابود کرده اند و آنچنان ناکس و فرومایه اند که حتا از بر زبان آوردن شمار باریک کشته شدگان خودداری می ورزند؛* هر بار، یکی بگردن دیگری می اندازد و آن دیگری به نوبه ی خود بگردن باز هم دَم و دستگاهی دیگر؛ یادآور بازی کودکانه ای همراه با چشمبندی به نام «کی بود، کی بود؟ من نبودم ...» که بازیگران آن در ولایتی سگ مذهب، نابکارترین لات و لَش های به جایگاه های کشوری و لشگری دست یافته، همه را از مردم ایران گرفته تا مردم جهان به بازی گرفته و بریش همه می خندند.  

اندکی با خود بیندیشید که اگر بارگاه الله نیز به همین خر تو خری بود، چه می شد؟! به عنوانِ نمونه ای از میان سایر نمونه ها، آن فرشته ی بیکاره دیگر چشم براه پایان زمان یا همانا «روز رستاخیز» نمی ماند و هر از گاهی در بوق خویش می دمید! پیامد آن، هر بار برخاستن شماری مرده از گورهای خود و درآمیختن با زندگان بود بگونه ای که «تفکیک و تعیین تکلیف» شان، سرانجام بر دوش فرشته ای تازه گماشته شده از سوی الله به نام «حضرت فیل» می افتاد و این بیچاره نیز از پسِ چنان کارِ سنگین و دشواری برنمی آمد و در فرجام کار یا می بایستی در برابر الله زانو بزند و درخواست بخشش نماید یا با بینیِ دراز خود، «تختِ عَرش» و الله را وارونه نماید.  

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۸

* غلامحسین اسماعیلی در پیِ بیستمین نشست خبری خود در پاسخ به پرسشی درباره ی شمار کشته‌شدگان آشوب های آبان ماهِ گذشته، گفت:
«اینکه در مقام بیان و اظهارنظر هر یک از مقامات، چه نکته‌ای می‌گویند یک بحث است و ما سعی داریم در چارچوب قوانین صحبت کنیم. مستندات موجود نزد ما حکایت از این دارد که این موضوع تعیین تکلیف شده و هم در دبیرخانه ՛شورای عالی امنیت ملی՝ و متعاقب آن طی دو مرحله در ՛شورای امنیت کشور՝ یک مرحله در مصوبات ۱۰ دی ۹۸ و مرحله ی بعد، ۲۲ دی ۹۸ ՛شورای امنیت کشور՝، مُتولّی این موضوع مشخص شده که خودِ ՛شورای امنیت کشور՝ است. جهتش هم این است که این آمار نیاز به جداسازی و تعیین تکلیف دارد و اینکه چند نفر از اینها جزو نیروهای مسلح بودند و چند نفر مردم بودند که توسط اشرار و اغتشاشگران کشه شدند و چند نفر جزو خود اغتشاشگران بودند؟ متولی این موضوع هم شورای امنیت در سراسر کشور و شوراهای تأمین در استانداری‌ها شدند.»

برگرفته از «تسنیم»  ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۸ (با اندک ویرایش درخور بویژه در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب؛ برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!