«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه

پیش بینی های درخور درنگ آقای «برژینسکی»!

ما البته از کنار مفت گویی هایش درباره این یا آن کشور می گذریم!

دیپلماسی ایرانی نوشت:
٨ کشوری که از نگاه زبیگنیو برژیینسکی ، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر ، در انتظار نابودی سیاسی هستند. در میان مناطقی که او از نابودی آنها اسم برده نام اسرائیل نیز به چشم می خورد.

زبیگنیو برژینسکی، «ژئواستراتژیست»، سیاستمدار لهستانی ـ آمریکایی و مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر در تازه ترین نوشتار خود برای نشریه «فارین پالیسی» به معرفی هشت منطقه «ژئوپلیتیک» جهان پرداخته که در سال ٢٠١٢ میلادی به واسطه تضعیف جایگاه آمریکا در سطح بین المللی، نوعی سقوط را تجربه خواهند کرد. وی تاکید می کند که هند و چین در حال گسترش نفوذ خود نه تنها در منطقه که در سطح بین المللی هستند. او روسیه را کشوری می خواند که حد میانه را طی می کند و خاورمیانه را منطقه ای که همچنان بی ثبات است.

١. گرجستان
سقوط قدرت ایالات متحده در منطقه منجر به افزایش نفوذ روسیه بر این کشور همسایه خود خواهد شد. از سال ١٩٩١ تاکنون آمریکا سالانه ٣ میلیارد دلار به گرجستان کمک می کند. البته یک میلیارد این رقم از سال ٢٠٠٨ و حمله روسیه به گرجستان به ٢ میلیارد سابق اضافه شد. سقوط امریکا می تواند به بازاحیای قدرت روسیه در منطقه خود منجر شود.

خطر جدی: افول گرجستان به معنای افزایش نفوذ روسیه بر کانال های انتقال انرژی به اروپا است. روسیه می تواند با استناد به این موقعیت از اروپا باج های سیاسی کلان بگیرد.

٢. تایوان
از سال ١٩۷٢ تاکنون ایالات متحده به نوعی سعی در حفط توازن رابطه با چین و تایوانی دارد که یکی از سایه دیگری می گریزد و دیگری اصرار بر برافراخته نگاه داشتن سایه خود دارد. پکن همچنان با توسل به زور بر تایوان سلطه دارد و همین مساله بهانه ای شد تا امریکا هم کمک های نقدی و تسلیحاتی خود به تایوان را ادامه دهد. البته در چند سال اخیر چین و تایوان بدون توجه به آمریکا بر حجم همکاری ها با یکدیگر افزوده اند. سقوط قدرت واشنگتن می تواند تایوان را به سمت چینی که هر روز بر توان اقتصادی و سیاسی اش افزوده می شود سوق دهد.

خطر جدی: افزایش احتمال تضاد میان چین و آمریکا

٣. کره جنوبی
امریکا از زمان حمله ی کره شمالی به همسایه جنوبی اش در سال ١٩۵٠ تاکنون شریک دفاعی و استراتژیک این کشور است. بسیاری، موفقیت های سیاسی و دستاوردهای اقتصادی سئول را ریشه داشته در کمک های امریکا در بیش از نیم قرن گذشته می دانند. در چند سال گذشته، کره شمالی به سبک و سیاق متفاوت به کره جنوبی تعدی هایی داشته است. افول قدرت واشنگتن می تواند سئول را با گزینه های ناگوار بسیاری روبه رو کند: مواجه شدن با چین قدرتمند، وابستگی بیشتر به پکن برای دفع خطر کره شمالی هسته ای، دوستی جدی تر و البته اجباری با ژاپن.

خطر جدی: وخیم تر شدن اوضاع نظامی و اقتصادی در شبه جزیره کره، احتمال تقابل میان سئول و توکیو بر سر دوستی با واشنگتن.

٤. بلاروس
بیست سال پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق ، بلاروس همچنان تنها کشور اروپایی باقی مانده که از دیکتاتوری رنج می برد. این کشور همچنان از منظر سیاسی و اقتصادی به روسیه وابسته است . یک سوم از صادرات این کشور به روسیه است و البته به شدت هم از بعد انرژی به مسکو وابسته است. دیکتاتوری ١۷ ساله این کشور هم علاقه چندانی به احیای رابطه با غرب ندارد. هرگونه افول امریکا می تواند دست روسیه در بلاروس را بالاتر از گذشته نگاه دارد.

خطر جدی: امنیت همسایگان بلاروس به شدت در خطر است.

۵. اوکراین
رابطه میان «کی یف» و مسکو همان اندازه نامشخص است که دوستی این کشور با غرب. در سال های ٢٠٠۵، ٢٠٠۷ و ٢٠٠٩ روسیه یا رسما انتقال گاز به اوکراین را متوقف کرده و یا تهدید لفظی در این خصوص داشته است. اخیرا هم رئیس جمهوری روسیه وادار به تمدید قرارداد استقرار روسیه در بندری در این کشور به مدت ٢۵ سال دیگر شده است. «کرملین» همچنان اوکراین را برای پیوستن به یک محدوده اقتصادی مشترک با خود تحت فشار قرار داده است.افول کاخ سفید به معنای چرخش اوکراین از غرب به شرق و دوستی هرچند مصلحتی و اجباری با روسیه خواهد بود.

خطرجدی: ازسرگیری دوران سلطنت گونه روسیه بر منطقه!

٦. افغانستان
٩ سال حضور نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق، ده سال اغفال غرب از این کشور به دنبال آن سالها و سپس ده سال حضور نظامی امریکا در این کشور از ٢٠٠١ تا کنون به اضافه اوضاع اقتصادی بسیار نابسامان کابل دست به دست هم داد تا از این کشور ورطه ای همیشه مهیا برای سقوط بسازد. ٤٠ درصد نرخ بیکاری و درآمد ناچیز این کشور تقریبا اقتصاد و تجارت را برای افغان ها بی معنا کرده است. نبود دولتی مقتدر و کارآمد در کابل به همراه افول قدرت امریکا در سطح منطقه ای می تواند این کشور را به جبهه نبرد میان سرداران جنگ و افراط تبدیل کند.

خطرجدی: ظهور مجدد طالبان، جنگ میان هند و پاکستان و مهیا شدن بهشتی دیگر برای القاعده و تروریسم.

۷. پاکستان
شاید پاکستان به تسلیحات هسته ای دستیابی داشته و بیستمین ارتش مجهز دنیا را به نام خود سند زده باشد؛ اما بافت عمومی در این کشور بسیار ضدغربی و بسیار عقب مانده است. مخالفت با هند تبدیل به نوعی هویت ملی برای پاکستانی ها شده است. بحث کشمیر همچنان پتانسیل آغاز جنگی جدی میان دو طرف را در خود جای داده است. ثبات سیاسی در اسلام آباد به پایین ترین حد خود در سال های اخیر رسیده است. افول امریکا می تواند اوضاع پاکستان را بدتر از این کند. پاکستان در آستانه تبدیل شدن به بهشت تروریست ها و جریان افراط است.

خطر جدی: فاجعه هسته ای ، ظهور جریان های اسلام گرای افراطی، تهییج فضای ضدامریکایی ، بی ثباتی در منطقه آسیای میانه و شیوع خشونت به چین، هند و روسیه.

٨. اسرائیل
افول امریکا می تواند به معنای زیر سوال رفتن بیشتر ثبات سیاسی در خاورمیانه باشد. تمام کشورهای منطقه در آستانه بی ثباتی های سیاسی ، امنیتی ، نظامی ، اجتماعی یا اقتصادی قرار گرفته اند. در شرایطی که فلستین و اسرائیل نتوانند مشکلات قدیمی خود را حل کنند، ادامه این روند می تواند بن بست سیاسی در منطقه را عمیق تر کند. مخالفت منطقه ای با اسرائیل هم مانند زخمی کهنه سرباز خواهد کرد. جایگاه حماس فلسطین و حزب الله لبنان تقویت می شود.

خطر جدی: تقابل میان امریکا یا رژیم صهیونیستی با ایران ،قدرت گرفتن اسلام افراطی، بحران بین المللی انرژی و زیر سوال رفتن قدرت متحدان آمریکا در منطقه خلیج فارس.

برگرفته از «انتخاب»

این نوشتار از سوی اینجانب ویرایش شده است. عنوان و زیرعنوان نیز از آنِ من است.          ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!