«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ مرداد ۱۰, یکشنبه

نماد زن مسلمان در جهان نوین

نماد زن مسلمان در جهان نوین: چادری نوآورانه ساخته و پرداخته با دستمال آشپزخانه به نشانه ی جایگاه وی و پوشاننده ی همه ی زشتی ها و زیبایی های بدن از آن میان، گناه برانگیزترین فراز و نشیب ها و درخور پوشیدن و نمایش دادن، حتا برای کون گنده ترین پنگوئن های نظام کیر خری دزدان اسلام پیشه ی همچنان فرمانروا بر سرزمین باستانی گُل و بُلبُل که به شوند بی آبی دامنگیر و تیراندازی به زمین و زمان از هر گوشه و کناری یا پژمرده شده از میان رفته اند و یا خفقان گرفته، بال و پر زنان بجایی دورتر گریخته اند.

ب. الف. بزرگمهر   دهم امرداد ماه ۱۴۰۰

پی افزوده:

از زبان «کیر خرِ همه چیز دانِ نظامِ خرموش پرور» پس از دیدن این چادر:
الحق والانصاف طرح بسیار خوب و شایسته ای است که کهنه و نو را بخوبی با هم چنان درآمیخته که زنندگی کهنه را می پوشاند و به زن مسلمان، شخصیتی تازه و نو سازگار با «جامعه جهانی» می بخشد. این نشانه ی خوبی است که در ممالک محروسه ی کافرستان پیشین که بحمدلله براه راست رهنمان (بجای رهنمون، در همسنگی با تِلویزان بجای تلویزیون) شده اند نیز برتری های اسلام را بازیافته و برای آن راه های نوآورانه می جویند. درباره ی خودِ طرح هم البته از دید این حقیر، یک یا چند هاون در این یا آن گوشه از هر دستمال کم دارد که انشاء الله برادران سوداگرمان بگوش همکاران خود در آن سو رسانده، سپارش آن را برای بازار ولایت بدهند. بدون هاون هم البته خوب است؛ ولی هاون که روی آن باشد، مسلمانان راستین را بیش تر خوش آید؛ زیرا هاون نه تنها نشانه ای از کار در آشپزخانه است که کَاَنَّهُ «کنایه ازفرج زن یعنی موضع جماع ایشان هم هست.» این را از زبان رحمت الله مرحوم دهخدا گفتیم تا بر بصیرت تان باز هم افزوده شود.

ب. الف. بزرگمهر   دهم امرداد ماه ۱۴۰۰

زیرنویس پرتور:

به نمایش نهاده شده در شهر کازانِ تاتارستان (پرتور برگرفته از «اسپوتنیک»)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!