«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مرداد ۱۱, شنبه

آفریقا نخستین و بهترین آزمایشگاه بمب های میکروبی و ویروسی اکنون و آینده!


گزارشی از «سازمان بهداشت جهانی» درباره ی ویروسی خطرناک است:
اگر جلوی «ایبولا» گرفته نشود، فاجعه به بار خواهد آمد!

ویروس ابولا یا «ایبولا» (به انگلیسی: Ebola virus) یکی از کشنده‌ترین ویروس‌هاست که بیماری ناگوار و کشنده ای در آدمی و سایر پستانداران را پدید می آورد.

مدیرکل «سازمان بهداشت جهانی» می‌گوید، اگر جلوی گسترش ویروس «ایبولا» گرفته نشود، پیامدهای فاجعه‌باری پیش رو  خواهد بود.

اعلام وضعیت اضطراری در سیرا‌لئون به علت شیوع «ایبولا»
تهدید «ایبولا»:‌ تعطیلی دبستان ها و دبیرستان های لیبریا؛ خروج «سپاه صلح» از سه کشور
پزشک پیکارجوی سیرالئون که خود قربانی «ایبولا» شد.

«مارگارت چان»، مدیر کل «سازمان بهداشت جهانی» این سخنان را در نشستی اضطراری با سران کشورهای گینه، لیبریا و سیرالئون در میان نهاد.

ترس از گسترش بیماری مرگبار «ایبولا» مقام‌های «سازمان بهداشت جهانی» را برای برگزاری یک نشست اضطراری به آفریقا کشانده است.

«سازمان بهداشت جهانی» صد میلیون دلار برای جلوگیری از گسترش ویروس «ایبولا» به کشورهای باختر آفریقا کمک می‌کند.

گزارش شده که از ماه فوریه تاکنون بیش از ۷۰۰ نفر به دلیل دچارشدن به «ایبولا» در سه کشور گینه، سیرالئون و لیبریا جان خود را از دست داده‌اند.

آمار دچار شدگان «ایبولا»  در سال ۲۰۱۴
گینه: ۳۳۹ مرگ، ۴۶۰ بیمار دچار شده
لیبریا: ۱۵۶ مرگ، ۳۲۹ بیمار دچار شده
سیرالئون: ۲۳۳ مرگ، ۵۳۳ بیمار دچار شده
نیجریه: یک مرگ، یک بیمار دچار شده

«مارگارت چان»، مدیر کل «سازمان بهداشت جهانی» می‌گوید به منابع و ویژه کاران بیش تری برای مهار بحران نیاز است.

مقام‌های سیرالئون ۳۰ تا ۶۰ روز برای توقف گسترش بیماری مهلت داده‌اند.

«ایالات متحد» ۵۰ پزشک ویژه کار به آفریقا فرستاده و درباره سفرهای غیرضروری مردم این کشور به گینه، لیبریا و سیرالئون هشدار داده است.

ویروس «ایبولا» از طریق تماس با مایعات بدن شخص دچار شده جابجا می‌شود و چون درمان مشخص و واکسنی برای رویارویی با «ایبولا» نیست، بیش از ٩٠ درصد دچارشدگان به این ویروس می‌میرند.

پژوهشگران می‌گویند که گونه ای خفاش میوه‌خوار در باختر آفریقا میزبان اصلی ویروس «ایبولا» است و برخی دولت‌های منطقه خوردن این گونه خفاش توسط شهروندان خود را ممنوع کرده‌اند.

این ویروس نخستین بار سال ۱۹۷۶ بازشناخته شد و جان حدود ۴۰۰ نفر را گرفت؛ اما برای چند سال یعنی تا ۱۹۹۴ در آفریقا مهار شد.

بیشترین شمار دچارشدگان از هنگام بازشناسی ویروس، در سال کنونی ترسایی ثبت شده است. تاکنون بیش از ۱۲۰۰ نفر در آفریقا به ویروس «ایبولا» دچارا شده‌اند که بیش از نیمی از آن‌ها جان خود را از دست داده‌اند.

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

می نویسم:
آفریقا نخستین آزمایشگاه بمب های میکروبی و ویروسی است، برنامه و طرحی بزرگ که از بنیانگزار شرکت مایکروسافت گرفته تا برخی از بزرگ ترین خرپول های جهان سرمایه داری در آن سرمایه گذاری هنگفتی نموده اند و تنها این نیست. یکی از طرح های دیگر آن ها، طرح نازا نمودن زنان است. «سارس» و «آنفلونزای مرغی» را که به یاد دارید. ویروس این یکی، تنها به جهش هایی کوجک (motation) نیاز داشت که میلیون ها آدم را بکشد و خوشبختانه، آن بیشرف ها که در رسانه ها از بسیاری از آن ها به عنوان آدم هایی نیکوکار یاد می شود، هنوز به آنجا نرسیده اند؛ ولی آیا می توان نشست و امیدوار بود که انشاء الله ماشاء الله به آنجا نخواهند رسید؟ نه! با چنین روندی که جهان سرمایه می پیماید، باید چشم به راه بلاهای بزرگ تری نیز بود! از دید آن جانوران اهریمنی، جهان بیش از اندازه انباشته شده و جا برای آن ها که از همه چیز برخوردارند، تنگ شده است!

براستی نیز جا برای آن ها تنگ شده و ناقوس مرگ این سامانه ی تبهکار و زمینگیر شده مدت هاست به صدا درآمده است؛ ولی، آیا چیرگی بر این سامانه ی اهریمنی، بی همیاری توده های کشورهای گوناگون جهان برای برپایی سوسیالیسم و جامعه ای دادگرانه، امکان پذیر و روندی خودکار است؟ بیگمان، چنین نیست و دشواری بزرگ و وظیفه ای که بویژه بر دوش روشنفکران همه ی ملت ها سنگینی می کند از همینجا برمی خیزد!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۱ امرداد ماه ۱۳۹۳

پی نوشت:

درباره ی آن طرح و برنامه فراموش کردم بنویسم که افزون بر نمودها و نشانه های فراوان به اندازه ای بسنده گواه نیز هست. یکی دو سال پیش که نوشته ی پژوهشی پرارزشی بر از گواهی های رسمی در آن باره را می خواندم به سرم زد که آن را به پارسی برگردانم که شوربختانه به هر انگیزه درست یا نادرستی روی دستم ماند و کوتاهی کردم.

ب. الف. بزرگمهر    ۱۱ امرداد ماه ۱۳۹۳


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!