«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اسفند ۶, سه‌شنبه

حرامزاده ها! تاوان آنچه بر سرِ زندانیان سیاسی ایران می آورید را پس خواهید داد!


ضرب و شتم لقمان مرادی هنگام اعزام به دادگاه

روز یکشنبه ، چهارم اسپند ماه ۱۳۹۲، هنگام جابجایی لقمان مرادی به دادگاه به دلیل خودداری وی از پوشیدن جامه ی دولتی به شدت زیر مشت و لگد ماموران قرار گرفت.

بنا بر آگاهی گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه کنشگران حقوق بشر در ایران، لقمان مرادی زندانی سیاسی سالن ۱۲ «زندان رجایی شهر کرج»، روز یکشنبه ۴ اسفند ماه به شعبه ۷۴ کیفری فراخوانده شد. وی هنگام رفتن به دادگاه به دلیل خودداری از پوشیدن جامه ی دولتی از سوی چهار تن از مامورین زندان، زیر مشت و لگد قرار گرفت.

یک منبع آگاه به گزارشگر هرانا گفت:
«لقمان بوسیله مشت و لگد و باتون مورد ضرب و شتم قرار گرفت و چند قسمت از بدن وی نیز آثار کبودی مشهود است. جای باتون روی شانه‌ها، دست و کمر لقمان باقی مانده است. مامورینی که لقمان را مورد ضرب و شتم قرار دادند سعیدغفاری، رضا یوسفی، محسن منصوری و زلف علی نام داشتند.»

سرانجام، لقمان مرادی بدون حضور زانیار مرادی به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری جابجا شد و قاضی درباره ی اعلام وکیل تعینی و یا تسخیری از وی پرسید.

زانیار مرادی و لقمان مرادی متهم هستند که پسر امام جمعه مریوان را کشته اند.

پرونده ایشان پیش‌تر در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مورد بررسی قرار گرفته و برای ایشان محکومیت اعدام در نظر گرفته شده است.

لازم به یاد آوریست که این اتهام بار‌ها از سوی زانیار و لقمان مرادی رد شده است.

«خبرگزاری هرانا»  چهارم اسپند ماه ۱۳۹۲

این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش و پارسی نویسی شده است؛ برنام گزارش نیز از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!