«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ فروردین ۲۹, چهارشنبه

چرا به آن ها همه سویه کمک می کنید، ولی به ما که می رسد تنها اشک می ریزید ...

چرا به آن ها همه سویه کمک می کنید، ولی به ما که می رسد تنها اشک می ریزید و همزمان با دلجویی، مشتی جنگ ابزار کهنه دست مان می دهید؟! تا چند هزار تن دیگر باید به میدان جنگی مرگبار روانه کنیم تا شما قدم رنجه کرده، سربازان خودتان را به اینجا بفرستید؟ مگر هم شما و هم انگلیسی ها و دیگران بارها نگفتید که اوکراین برای پاسداری از دمکراسی و ارزش های باخترزمین می جنگد؟ تا کِی خواهیم توانست از هر سوراخ سُنبه ای سرباز شکار کنیم و به کشتارگاه بفرستیم؟ نمی بینید که دیگر کفگیرمان به ته دیگ رسیده است؟

از اندیشه و زبان این مزدورِ «یانکی» گاییده:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۳



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!