«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ شهریور ۸, چهارشنبه

بله! خودمان هستیم از خانواده ی خودتان ...

بله! خودمان هستیم از خانواده ی خودتان. از گرسنگی به اینجا پناه آورده ایم. شما از هر جَک و جانوری در جاهای دورتر از گاو و گوسپند و گرازهای رام شده گرفته تا شغال ها و روبهکانی که اگر دستمان به آن ها برسد، یک لقمه شان می کنیم، پذیرایی می کنید تا دنبه های پروارتری بیابند و برای تان بیش تر شاخ و شانه بکشند؛ ولی به ما همخون خودتان که اینجا دیگر حتا خرگوشی کوچک برای سیر کردن شکم خود و توله های مان نمی یابیم، نه تنها نگاه نمی کنید که سایه مان را هم با تیر می زنید. درست است که ما هم چون شما خرس های قهوه ای هوش و گوش درستی نداریم و آسان گول می خوریم؛ ولی به نادانی شما نیستیم؛ اینک هم بزبان خوشِ خرسی گوش آشنای خودتان می گوییم:
تا
 در را نشکانده، شکم مان را کمی سیر کنید؛ وگرنه، خانواده بی خانواده!

ب. الف. بزرگمهر   هشتم شهریور ماه ۱۴۰۲

زیرنویس پرتور:

یک خرس شمالگان در ایستگاهی در کرانه ی «شاخاب تیخایا» در «آبخُست هوکر»، «آبخُستگان سرزمین فرانس یوسپ»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!