«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ مرداد ۲۰, جمعه

کاری شایسته و بایسته برای پیروزی در نبرد با امپریالیست ها

از دید من، این سخنان لوکاشنکو در دیدار با پوتین، زمینه ای درخور برای برپایی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» در چارچوبی پویاتر، سامانمندتر و سازنده تر از گذشته فراهم خواهد آورد:
«ما باید برنامه ای برای پیشرفت میهن خود بسازیم؛ آنگونه که من می گویم، دو کشور ـ یک میهن! ما می توانیم آن را به انجام برسانیم. نیروهای بنیادین از زمان های گذشته در روسیه بوده اند و چنانچه دولت های ما چنین برنامه ای را بکار بندند، خوب خواهد بود.»۱ 

پیشنهادی ارزنده که بگمانم برای برخی از سردمداران کنونی روسیه خوشایند و گوشنواز نباشد؛ شاید به همین شوند است که بازتابی فراخور در روسیه که بسیاری از توده های مردم آن، خواهان بازگشت به دوران «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» هستند و رژیم کنونی را برسمیت نمی شناسند،۲ نیافت؛ سردمدارانی در خوش بینانه ترین برخورد، ملی گرا که نادان ترین شان، رویای "فَرّ و شکوه امپراتوری تزاری" را در سر می پرورانند و آنچه در کردار رُخ می دهد یا در آستانه ی رخ دادن است، کم تر دیدگان کوته بین شان را می گیرد؛ سردمدارانی در تنگنای فشار فزاینده ی کشورهای امپریالیستی و دنباله روهای ریز و درشت شان در یکسو و خواست فزاینده ی توده های مردم روسیه برای دگرگونی بنیادین هماوندی های هازمانی و سیاسی از سوی دیگر که رویهمرفته روز و روزگاری ناپایدار و بیم برانگیز را پدید آورده است.

برای پیروزی در نبرد با امپریالیست ها گردن نهادن به خواست توده های مردم روسیه و در چارچوبی دربرگیرنده تر، دادخواهی توده های مردم جهان، نه تنها کاری شایسته که بویژه بایسته است.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ امرداد ماه ۱۴۰۲

پی نوشت:

۱ ـ برگرفته از «چوب دو سر گُه» یکم امرداد ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ «اتحاد جمهوری های شوروی» فرونپاشید و هیچ دستکی (سَنَدی) برای آن نیست که نشان دهد «اتحاد جمهوری های شوروی» از میان رفته است. سه تن [مهتران «جمهوری بلاروس»، «اوکراین» و «فدراسیون روسیه»] در روز هشتم دسامبر ۱۹۹۱ با دستینه کردن دستکی به نام «پیمان نامه ی مینسک»، فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»، را دستینه کردند. سه تن نمی توانند برای همه ی جمهوری ها و همه ی کشور فرمان دهند (تصمیم بگیرند)؛ افزون بر آن، چنین دستکی از هستی برخوردار نیست. پرتور (عکس) این دستک هست؛ رونوشت (فتوکپی) آن هست؛ ولی خودِ دستک نیست! این جستار، تنها بر دوش مردم است. در ۱۷ مارس ۱۹۹۱، در «همه پرسی سراسری»، ۷۶٪ از شهروندان به پاسداشت (حفظ) «اتحاد جمهوری های شوروی» رای دادند. «اتحاد جمهوری های شوروی» یک سانتی متر مربع به کسی نداد، حتی یک جمهوری از «اتحاد جمهوری های شوروی» بیرون نرفت ...

برگردان گزیده ای برگرفته از گزارشی در «آرتی» به تاریخ  ۱۵ امرداد ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی و نیز بازآرایی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!