«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ فروردین ۱۴, شنبه

بهارانه

حتی اگر ببارد
تیربلا ز هرسو،
ای صف کار و زحمت
رسیدنِ بهاران
خوشباش جانتان باد!

با درد و رنج و حسرت
با بند و دار و شلاق
با هرچه نامرادی است،
این رقص باد و سبزه
بر تو عزیزِ دربند،
همچون گل بهاری،
شکوفه بارتان باد!

ما سَمبُل حیاتیم
در پایِ چوبه یِ دار؛
هستی ز جان ما مست
جلاد و گزمه هایش
از ترسِ رزم ما پست.
بگذار تا بخوانیم
با انقلاب و رویش
در جانِ دشت ویران،
با رزمی انقلابی:
آید بهارِ انسان.

داریوش سلحشور

برگرفته از «تلگرام»   ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۰

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!