«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ خرداد ۸, چهارشنبه

آیا امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها زیر بار چنین پیمانی خواهند رفت؟

اگر چنین است که می گویی،* دیگر کشورهایی که دارای جنگ ابزارهای کشتار انبوه آدمیان هستند را نیز دربرمی گیرد و پیش از آنکه پای چنین جنگ ابزارهایی به سپهر پیرامون کره زمین بکشد و در این زمینه نیز چون بسیاری دیگر زمینه ها خودِ امپریالیست های «یانکی» پیشگام بوده اند، باید همه ی کشورهای برخوردار از چنین جنگ ابزارهایی همراه با دیگر نمایندگان سیاسی ملت ها و خلق های جهان در پیمانی دربرگیرنده با پایوری نیرومند که بتوان هر آن، در هر جایی از جهان، آن را دیده بانی، بازرسی و مهار نمود، برای برچیدن یکباره ی همه ی این جنگ ابزارهای مرگبار دست بکار شوند. این، تنها راه جلوگیری از روند بیم برانگیزی است که در پله ای از پیشرفت خود، بی هیچ گمان و گفتگو، مهارناپذیر بوده، هستی نه تنها آدمیان که زیست بوم کره زمین را نیست و نابود خواهد نمود. آیا امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها زیر بار چنین پیمانی خواهند رفت؟ بگمانم نه! کوته بینی تاریخی سامانه ی سرمایه داری امپریالیستی نمی گذارد جَک و حانورانی چون جان بولتون، اندکی بیش از نوک بینی خود را ببینند و درباره ی روندی که در پیش گرفته اند، اندیشناک شوند. همه ی آن ها در پندار خام و بس بیم برانگیزِ بکارگیری برق آسای «بارباروسا»ی دیگری هستند که بتوانند نخست روسیه و سپس کشورهای به پندار آن ها سرکش دیگر را از میان بردارند.

ب. الف. بزرگمهر  هشتم خرداد ماه ۱۳۹۸

* «می پندارم همه ی برنامه های جنگ ابزارهای کشتار انبوه آدمیانِ کره شمالی [بخوان: جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره]، برخلافِ پایورنامه (قطعنامه) ‌های شورای امنیت سازمان ملت هاست.» گفته ی «مورگان اورتاگس»، سخنگوی وزارت بیرونی «یانکی» ها به تاریخِ هفتم خرداد ماه، برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» هشتم خرداد ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!