«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ بهمن ۱۳, دوشنبه

از خودمان بودن

از آغاز بچاپ بچاپ های میلیاردی از زمان دستبرد فراقانونی «آقا بیشعورِ» در این میان دگردیسیده به «کیر خر نظام» به «اصل ۴۴ قانون اساسیِ» در کالبد نخستین آن، سال ها می گذرد؛ این بچاپ بچاپ ها که در روندی فزاینده بویژه از دوره ی گماشتگی «بز عزازیل نظام»: محمود احمدی نژاد بیشرم و آبرو، هر بار پله ای بلندتر در چپاول هست و نیست ایران و ایرانیان را پیمود و سرمایه های ملی را در هر گوشه و کنار جهان به باد داد، در دوره ی آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده در حجره های تنگ و تاریک «حوزه ی جان ننه شان علمیه» فرازی بی پیشینه یافت و آنچنان چشمگیر بود و همچنان با شتاب پی گرفته می شود که هر کور و کچلِ گیج و گول ولایتی بی در و پیکر نیز آن را می بیند و انگشت به ..ن می ماند؛ بگونه ای که در دوره ی کنونی، ناچار شده اند برای سرپوش نهادن بر آن، نیمچه واژه ی عربی تازه ای به نام «اهلیت» بتراشند که دو گونه نیز بیش تر ندارد:
یا اهلیت داری که بزبان کژدم گزیده ی دزدان اسلام پیشه می شود: «اَهلا و سَهلا» (خوش آمدی!) که باریک تر آن بزبان پارسی می شود: «به خانواده خوش آمدی!» و از هم اکنون، انجام هر کاری برای تو «مَباح» (روا) است؛ با این شرط (اگر و مگر) که هر بار بجایی شبیخون می زنی، حق و حسابی درخور بپردازی و سبیل ولینعمتان ولایت را خوب چرب کنی؛ و یا آنکه اهلیت نداری که این یکی، توده های میلیونی مردم ایران و حتا آن ها که دست شان به دهان شان می رسد، ولی راهی سرراست به سفره ی گسترده ی نظام پوشالیِ سگ مذهب نمی یابند را دربرمی گیرد* و چون «اهلیت» ندارند و در خانواده ی «چهل به توان دو یا سه دزدان ریز و درشت بغداد + علی بابای ستّارالعیوب» نمی گنجند، کلاهبرداری از آن ها و دستبرد به دارایی های شان از هر راه شدنی از آن میان، «بورس بازی»، امری پسندیده، حلال و واجب از دیدگاه شریعت مُقَدَّسِ (سپندینه) شتری است.

به هر رو، امروز شکیبایی ام از دیدن و خواندن چندین ماهه یا شاید بیش تر این نیمچه واژه ی عربی بسر آمد و با خود گفتم:
باید رگ و ریشه ی آن را درآورم و سر جایش بنشانم؛ این هم فرآورده ی آن که به یکی از واژه نامه های اینترنتی پارسی به پارسی، پیشنهاد دادم:

از خودمان بودن

آمیخته واژه ی از ریشه عربی «اهلیت» که خود از واژه ی «اَهل» گرفته شده به هیچ رو به آرش برابرهای یاد شده: «شایستگی»، «سزاواری» و حتا «خبرگی» نیست؛ این آمیخته واژه به آرش «از خودمان بودن» است که بویژه در رژیم ها، دولت ها، نهادها و ساختارهای تبهکار، چه سیاسی و چه اجتماعی ـ اقتصادی، آرش و مانشی پررنگ تر می یابد.

این هم بازگویی افزوده از خود همین واژه نامه:
«معنی أَهْلِ: اهل خانواده (خواص آدمی از زن و فرزند و عیال است. کلمه اهل به معنای آن کسی است که: یک خانه، او و مثل او را در خود جمع می کند و یا خویشاوندی و یا دین آنان را جمع می نماید، پس اهل خانه و اهل دین و اهل بیت به معنای کسانی است که یک خانه و یک دین و یک ...»

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹

«سفره انقلاب برای همه است. همه بنشینند؛ اما جای دیگران را تنگ نكنند. بعضی قبل انقلاب در نهضت نبودند و موقع پلو آمدند، سر سفره نشستند!» (از گفته های «قوچعلی نظام» در یک برنامه تلویزیونی، برگرفته از «تارنگاشت فرارو»، ۱۳ خرداد ماه ۱۳۹۵)

برگرفته از نوشتار «باز هم که پایت را از گلیمت درازتر کردی ...»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ خرداد ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/06/blog-post_13.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!