«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ اسفند ۳, یکشنبه

... و دیگر بار ستاره با دریا هماغوش می شود

دخترک را چه چاره کنم
طعم شور سرب
خاری ست در گلویش
و فسفر سحر
دریغ داغی است در دهانش .
کوزه ای فراهم کنید
تا عصاره ی نارس اش را
شرابی کهن اندازیم .
ساعتی دیگر او را می برند
و میان عطر گل ها می پراکنند
و دیگر بار
ستاره با دریا هماغوش می شود.
دستانش را رها کنید
تا خونش را
آرایه ای سازد
بر گونه و گیسوانش .

واپسین نگاهش
بنفشه ای می گردد
و میان برگ های کتابی
نهان می شود .

فرشته ساری

برگرفته از «تلگرام»   ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۹ (برنام را از متن برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!