«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ بهمن ۱۷, جمعه

خرموش های اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران، توده های مردم را به بردگی می کشانند

پیام زیر از کارگران «گروه ملی صنعتی فولاد»۱ را که می خواندم، یادداشتی همراه با چندین پَرتور (تصویر) درباره ی همبودهای برجای مانده از «سازند برده داری» در «جمهوری اسلامی موریتانی» از آنِ سال ها پیش به یادم آمد؛ آن را در تارنگاشت خود نیافتم؛ گرچه خوشبختانه، خودِ نوشته از واپسین باری در سال گذشته ی ترسایی (۲۰۲۰) که بخش بسیار بزرگی از بایگانی ام از آن میان، نوشته ها و یادداشت های هنوز پخشش (منتشر) نشده یا نیمه کاره ام در رایانه را برای همیشه از میان برد، بی گزند مانده بود. سپس، یادم آمد که از آن، ویدئویی نیز ساخته و پرداخته و در «یوتیوب» به همداشت۲ گذاشته بودم.۳ از روز و روزگار کنونیِ توده های مردم موریتانی در زیر چکمه ی اسلامگرایان آنجا آگاهی تازه ای ندارم؛ گرچه امیدوارم کوشش کنشگران آن کشور و جهان در «سازمان ضدبرده‌داری موریتانی» بیش از پیش ببار نشسته و از  شمار بردگان آن کشور  کاسته شده باشد. به هر رو، اینگونه که برمی آید، گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان که رویای عربستان نمودنِ ایران را در سر می پرورانند، در زیر پا نهادن «هوده ی آدمی» («حقوق بشر») و لگد مالیدن هوده های اجتماعی توده های میلیونی کارگران و زحمتکشان پیرامون آن، همتایان خود در «جمهوری اسلامی موریتانی» را نیز پشت سر می نهند؛ کشوری چنگ اندازی شده از درون۴ که «... تنها به پشتوانه ی نیروهای امپریالیستی همچنان روی پاست و نیروهای سیاسیِ پاسخگو در برابر تاریخ، نه تنها برای سرنگونی آن برنامه ای ندارند که همگام با دولت ꞌزهدان اجاره ایꞌ از برخی شعارهای گذشته ی خود نیز چشم پوشیده [اند]»۵ 

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ بهمن ماه ۱۳۹۹ 

پی نوشت: 

۱ ـ پیام از طرف کارگران «گروه ملی صنعتی فولاد» به «کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران»

 بنام خدا و با سلام

در چند روز گذشته، وزارت اطلاعات عده ای از همکاران ما را احضار کرده و از این افراد بازجویی کرده است. در بازجویی به آنها گفته شده، باید دست از اعتراض بردارید و اینکه «گروه ملی» تولید دارد یا نه و حقوق تان از کجا تامین می شود به شما مربوط نیست؛ شما فقط وظیفه دارید، کار کنید.

ما کارگران «گروه ملی» سال هاست بر همگان ثابت کردیم که برای رسیدن به حق خود از بازداشت و زندان ترسی نداریم؛ ما برده نیستیم که فقط کار کنیم. وقتی در مقابل این همه فساد و حق خوری و تبعیض، هیچ مسوولی صدایش در نمی آید و همه با هم زد و بند دارند، ما کارگران حق خود و وظیفه خود می دانیم تا علیه «مافیا» وارد عمل بشویم و دست شان را کوتاه کنیم.

برگرفته از «تلگرام»   ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۹ (با اندک ویرایش درخور تنها در نشانه گذاری ها از اینجانب؛ برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ بجای «به اشتراک»، برگرفته از پیشنهاد کاربری به نام مینا علمداری در واژه نامه ی «آبادیس»

۳ ـ https://youtu.be/tTrmOBemmRo

۴ ـ «ایران، کشوری از درون چنگ اندازی شده!»  ب. الف. بزرگمهر    ۱۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/08/blog-post_75.html

۵ ـ همانجا

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!