«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ آذر ۱۸, یکشنبه

پیامبر رفته بود معراج؛ شیربرنج بخوردش دادند

مامانم هر چی فکر کرد به نتیجه ای برای شام نرسید؛ برداشت شیربرنج درست کرد. خواهرم شگفت زده  می پرسد:
مامان شام شیربرنج داریم؟!

مامان بالای منبر می رود که:
پیامبر رفته بود معراج؛ شیربرنج بخوردش دادند! به این آرش که «من کشته مرده ی شیربرنجم» [یا بگمانم «بخور و دم نزن!»].

پی افزوده:
این نشان میدهد که خدا هم با همه ی خدا بودنش، گاهی در برنامه ی خورد و خوراک خویش درمی ماند؛ بعله!

برگرفته از گوگل پلاس با اندک ویرایش و دستکاری درخور از اینجانب؛ برنام را از متن نوشته برگرفته و افزوده ی درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!