«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ مرداد ۲۹, جمعه

دو گزارش که با یکدیگر باید خواند!

در زیر گزیده ای از دو گزارش را آورده ام. نخستین آن، گفتگویی است که یکی از رسانه های ایران با محمدعلی فلکی از «سپاه پاسداران» درباره ی چند و چون هستی نیروهای نظامی ایران، افغانی ها و پاکستانی ها در پیشانی های جنگ سوریه انجام داده و در جاهایی به پریشانگویی سر می زند.

گزارش دوم به وضعیت سخت ناگوار و تلخ حاشیه نشینان شهری که در سنجش با دوران رژیم گذشته، دامنه ای گسترده یافته و آسیب های پیامد آن پرداخته است. حتا با نادیده گرفتن پنهانکاری های ناشایست اشاره شده در گزارش، بگونه ای سرانگشتی و تا اندازه ای بر بنیاد آمارهایی دربرگیرنده تر اقتصاد کلان کشور می توان گفت که آمار آسیب های اجتماعی، بسی بیش تر از آن چیزی است که بر زبان مسوولان و پاسخگویان رژیم آمده است.

پرداختن به این دو گزارش، آماج این یادداشت کوتاه نیست و بگمانم، سنجش هزینه های سرسام آور نظامی و غیرنظامی در بیرون کشور و یارگیری از میان شیعیان این یا آن کشور که سپاهی یادشده در گزارش نخست از آن با برنام ریشخندآمیز «هسته اولیه ارتش آزادیبخش شیعیان و مسلمانان جهان» یاد نموده با وضعیت اقتصادی توده های مردم ایران و آسیب های جبران ناپذیر اجتماعی پدیدآمده که ناچار به بازگویی گوشه هایی از آن شده اند به اندازه ای بسنده از ماهیت رژیمی ضد ملی و همسو با سیاست های امپریالیست ها در منطقه پرده برمی دارد؛ رژیمی خیانتکار که هم درون و هم برون کشور، نقش سگ زنجیری امپریالیست ها را بر دوش گرفته و سزاوار سرنگونی است.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ امرداد ماه ۱۳۹۵

***

ما از اینجا به جنوب لبنان می‌رویم و شیعیان آنجا را حمایت می‌کنیم؛ به بحرین و یمن می‌رویم؛ این همه هزینه می‌کنیم و شیعیان آنجا را حمایت می‌کنیم.
...
ما در لبنان سید حسن نصرالله را پیدا کرده‌ایم در حالی که در اینجا از بین این همه روحانی فعال و انقلابی، یک نفر لیدر و رهبر حاضر در عرصه نبرد را نشناخته‌ایم و این خیل عظیم نیرو را سازماندهی نکرده‌ایم.

ما از این سه میلیون افغان شیعه، نتوانسته‌ایم به خوبی حمایت کنیم. خیلی بد است که ۳۰ سال شیعیان افغان را با همه مظلومیت و مقاومتی که در افغانستان در مقابل استکبار شرق و غرب داشتند، نادیده گرفتیم و آن ها را فقط با نگاه عمله سر چهارراه و یا خلافکار دیده‌ایم. این نسل آمدند و در سوریه با آن حماسه و با آن ایثار و شجاعت و شهامت، تحت فرماندهی نیروهای ایرانی، خوش درخشیدند.

این افغان‌ها تحت فرماندهی نیروهای حاج قاسم از سقوط زینبیه و دمشق و فرودگاه ممانعت کردند و ریخته شدن خون این شیعیان افغان، ما را تحریک و وادار کرد که برویم و کمکشان کنیم. اول آن‌ها رفتند و پیشقراول بودند. فکر نکنیم ما ایرانی‌ها در سوریه می‌جنگیم. این مردان افغان هستند که آن‌جا تحت فرماندهی ما حماسه‌آفرینی می‌کنند.

... هسته اولیه ارتش آزادیبخش شیعیان و مسلمانان جهان در سوریه فراهم شد. امروز این توفیق را ما بچه‌های نسل زمان جنگ داریم که آن زمان، وحدت بین اقوام را ایجاد کردیم، حالا وحدت بین ملل را ایجاد کنیم.

لشکر زینبیون که پاکستانی هستند با فرماندهی برادران سپاهی عمل می‌کنند. لشکر فاطمیون، چندین تیپ دارد که برادران افغان هستند و حتی برادران سنی هم در این لشکر دیده می‌شوند. هدایت این لشکر هم با برادران سپاهی است. ما در این لشکرها هم در سطح صف و هم در ستاد، فرماندهانی از سپاه و نیروهای خودشان داریم. این لشکرها در کنار هم با یک لباس، با یک پرچم و با یک سازمان در یک جبهه، جهاد می‌کنند. لشکر حیدریون هم داریم که برادران عراقی هستند. لشکری داریم به نام حزب الله که دو بخش است؛ یکسری‌شان حزب الله لبنان هستند و عده دیگری حزب الله سوریه از اهالی دمشق و نبل و الزهرا هستند.

دو اتفاق افتاده، یکی تشکیل ارتش آزادیبخش شیعی که الان فرمانده‌اش حاج قاسم سلیمانی است و مطیع امر رهبر انقلاب هستند و یک جبهه این ارتش در سوریه است و یک جبهه دیگرش در عراق است و جبهه دیگرش در یمن. قرار نیست که همه این ارتش از نیروهای ایرانی باشند. در هر منطقه‌ای که احساس می‌شود این ارتش در آنجا نیاز است، با ساماندهی مردم همان منطقه، نیروی لازم تامین می‌شود.

... ما شاید بتوانیم ظرف یک مدتی اشغال دشمنان را در سوریه از بین ببریم؛ همچنان که در کردستان خودمان هم ما این کار را ظرف یکی دو سال انجام دادیم اما کنترل نفوذ دشمنان در سوریه به عهده خودشان است و ما نمی‌توانیم این نفوذ را از بین ببریم. این تغییر نظام و رییس جمهور برای آن مقطع است که حضور دشمن از بین رفته باشد و آن‌وقت نفوذ را در آرامش و با پیاده کردن عدالت می‌توانیم از بین ببریم. ما ظرف دو سال حضور دشمن را در کردستان و غرب از بین بردیم، اما سال‌ها طول کشید تا عدالت و حقانیت‌مان را به مردم محروم کردستان و غرب کشور بشناسانیم و امروز می‌بینید که پیرانشهر، بانه و سردشت یکی از امن‌ترین مناطق کشور هستند که‌ هر کسی می‌خواهد برای بچه‌اش جهیزیه بگیرد یا وسایل منزل بخرد، به آن جا می‌رود ...
...
آن کسانی که می‌گویند چه ضرورتی دارد ما با دنیای غرب تنش داشته باشیم، باید بگوییم، اگر این تنش‌ها را چند وقت دیگر تحمل کنیم، ما به اندازه آن‌ها می‌شویم و دیگر آن‌ها جرأت نمی‌کنند با ما مقابله کنند. ما به دنبال ساخت بمب هسته‌ای نیستیم و فقط به دنبال این هستیم که ثابت کنیم مردم و کشور و میهن ما قابلیت و این توان را دارد که از تمام جنبه‌ها اعم از انسانی علمی اقتصادی فنی و قوانین حقوق بشر و حتی نظامی بالاتر از فرانسه و انگلیس و اتریش و دانمارک برود.

برگرفته از گزارش «فاطمیون» پیش‌قراول نبرد سوریه بودند ...، «مشرق»، ۲۸ امرداد ماه ۱۳۹۵

***


شصت و چهارمین جلسه ستاد ملی ساماندهی امور جوانان این هفته در غیبت وزیر ورزش و جوانان به ریاست معاون ساماندهی امور جوانان و با دستور جلسه ارائه گزارش آسیب‌های اجتماعی برگزار شد.

براساس روال هر ماهه که یکی از استانداران کشور گزراش عملکرد دولت در حوزه جوانان در استان متبوع را ارائه می دهد، در این جلسه نیز استاندار قزوین اطلاعاتی در خصوص وضعیت جوانان و اقدامات انجام شده در پیرامون جوانان این استان را ارائه داد.

استاندار قزوین افزود: ریشه اصلی بسیاری از معضلات اجتماعی جوانان بیکاری است و ما امیدواریم بتوانیم با اقدامات جدید سقف بیکاری را در استان قزوین کاهش دهیم.

... مطابق بررسی ها ۲۴ هزار معتاد در استان قزوین وجود دارد که بیشتر این افراد جزء قشر کارگر هستند؛ ۵۶ درصد ساکنان حاشیه شهرها مستاجر هستند

پیگیری این جلسه به ارائه گزارش وزارت راه و شهرسازی در مورد سکونتگاه های غیر رسمی اختصاص یافت. جایی که نماینده این وزارتخانه از حقیقتی پوشیده خبر داد و گفت: بسیاری از جوانان ساکن در حاشیه پایتخت برای پیدا کردن کار مهاجرت کرده اند و این تناسب جمعیتی در شهرهای اطراف را به هم زده است.

... مطابق یک مطالعه انجام شده ما اکنون ۱۳۰ هزار بافت نابسامان غیر شهری در غالب بافت های روستایی، فرسوده و غیررسمی داریم که حدود ۱۱ میلیون نفر در این مناطق زندگی می کنند و ۳۰ درصد از این تعداد را جمعیت جوانان تشکیل می دهند.

مناطق حاشیه نشین به دلیل مهاجرت، فقر، بیکاری، کمبود سکونتگاه، درآمد سرانه پایین و مسائلی از این دست به وجود می آید و این مناطق همواره با آسیب های زیادی مانند اعتیاد، توزیع مواد مخدر، سرقت و... روبرو هستند؛ اما آنچه که باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد، این است که این آسیب ها علاوه بر اینکه افراد ساکن در این مناطق را تهدید می کند بلکه وارد شهر ها نیز می شود و تمامی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.

... ۵۶ درصد بسیاری از افراد ساکن در این مناطق مستاجر هستند و حتی توان خرید منزل در این مناطق نیز برایشان مقدور نیست. همچنین ۳۱ درصد مستاجران در این مناطق را جوانان تشکیل می دهند.

بسیاری از افراد برای کار و یا امور دیگر به شهرهای بزرگ مهاجرت می کنند و این موضوع تناسب جنسیتی در شهرها رابرهم زده و در برخی شهرها مانند قزوین، رشت، البرز و یزد شاهد افزایش تعداد زنان نسبت به مردان هستیم که این خود مشکلاتی در پی دارد.

۸۲ درصد جوانان ساکن در این اقامتگاه ها زیر دیپلم هستند، یک درصد دارای ناتوانی جسمی و معلولیت هستند، ۱.۵ درصدمشکلات جسمی و روانی دارند و همچنین مطابق نیاز سنجی صورت گرفته ۹۵ درصد این افراد در بدترین وضعیت گذراندن اوقات فراقت به سر می برند.

بیشترین آسیب های اجتماعی موجود در این مناطق شامل آزار و اذیت همسایگان، مصرف مواد مخدر، توزیع مواد مخدر، توزیع مشروبات الکی و سرقت از منازل و مغازه هاست و باید تاکید کنم که این آسیب ها تنها متوجه این مناطق نیست و دامن گیر ساکنین شهرها نیز می شود.

ارائه گزارش وزارت بهداشت از آسیبهای اجتماعی بخش دیگری از جلسه ستاد ساماندهی امور جوانان بود. اگرچه بسیاری از آمار ارائه شده در این گزارش محرمانه تلقی شد و اجازه انتشار پیدا نکرد ...

معاون بهداشت وزارت بهداشت از لزوم تغییر رویکرد در برخورد با آسیبهای اجتماعی گفت و افزود: شعار ما در مواجهه با آسیب های اجتماعی باید کاهش نابرابری های اجتماعی باشد.

... طی چند دهه اخیر شرایط زندگی مردم بر اساس شاخص های مختلف سخت تر شده است. بهره مندی ناعادلانه از قدرت، ثروت، منابع و خدمات، از ریشه های بروز آسیب های اجتماعی است که باید با آن مقابله شود.

در حال حاضر ۳۰ درصد مردم کشور گرسنه اند و نان خوردن ندارند که این آمار را وزارت رفاه هم تایید می کند.

۲۵ درصد جمعیت شهری ایران حاشیه نشین هستند ... ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سکونتگاه‌های غیر رسمی شناسایی شده اند و حاشیه نشین ها بیشتر مهاجران روستایی و تهی دستان شهری هستند.

در حال حاضر یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در حاشیه شهر مشهد زندگی می کنند. همچنین شهر تبریز ۵۰۰ هزار نفر حاشیه نشین دارد.

فقر، محرومیت اجتماعی، پایین بودن شاخص های توسعه انسانی، بی بهره ماندن از خدمات شهری، پایین بودن سطح بهداشت عمومی و شیوع بیماری ها از جمله مسائل حاشیه نشینی است، به طوری که ۹۴ درصد افراد ساکن در حاشیه شهرها اعلام کرده اند که از سطح پایین بهداشت برخوردارند.

معاون بهداشت وزیر بهداشت همچنین خشونت، اعتیاد، فرار از منزل و زنان ویژه را از جمله مشکلات دیگر حاشیه نشینی دانست و گفت: برای مقابله با این آسیب ها باید حرفه آموزی و توانمندسازی، ایجاد اشتغال، ارائه تغذیه رایگان و درمان بیماری ها در راس فعالیت ها باشد.

بر اساس آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر، یک میلیون و ۳۵۰ هزار معتاد در کشور وجود دارد که آمار وزارت بهداشت رقم دیگری را نشان می دهد.

معاون وزیر بهداشت اگرچه آمارهایی از تعداد زنان ویژه در کشور و میزان تماس مردان با آنها داشت و معتقد بود مخفی کردن امار مشکلی را از کشور حل نمی کند، اما از رسانه ای کردن آنها خودداری کرد. همچنین آمار میزان تماس های جنسی در میان دانش آموزان که از سوی معاون وزیر بهداشت مطرح شد، با انتقاداتی از سوی برخی اعضای ستاد مواجه شد بطوریکه نماینده وزارت آموزش و پرورش در ستاد ملی ساماندهی امور جوانان خواست در صورتی که آماری از میزان آسیب های اجتماعی در میان دانشجویان علوم پزشکی دارد، آن را بیان کند.
...

برگرفته از گزارش «آمار آسیب‌های اجتماعی محرمانه شد ...»، خبرگزاری مهر، ۲۸ امرداد ماه ۱۳۹۵

بختی برای ویرایش این دو گزیده ی گزارش نداشتم. برجسته نمایی های متن نیز همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!