«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ آبان ۷, پنجشنبه

هنگام آن افشگری کِی است؟ سی و شش سال دیگر؟ یا شاید وقت گُل نِی؟!

آخوندی بدپیشینه است؛ از هر سویه که به زندگی پلیدش بنگرید:
ضدانقلابی، بگمان بسیار نیرومند چون بسیاری دیگر از آخوندها، همکار «ساواک» در دوره ی شاه، هموند «انجمن حجتیه» و آنگونه که درباره اش می گویند با پیشینه ی بزهکاری در دوره ی جوانی؛ برخی فتواهای تجاوز به زندانیان دستگیرشده در کهریزک با آنکه آن را تکذیب می کند، بی هیچ گمان و گفتگو از آنِ وی است و ...

آن نامور به «نشانه ی خدا» (آیت الله) : «مصباح یزدی» را می گویم که باید گفت:
خاک بر سر آن خدایی که وی نشانه اوست و خاک بر سر مردمی چون من و شما که چنین دوالپایانی بر دوش مان سوار شده را همچنان می شکیبیم؛ دوالپایانی که تاکنون میلیاردها تومان از بودجه ی عمومی کشور را به بهانه ی گسترش دین اسلام چاپیده و همچنان می چاپند.

گزارش زیر درباره ی آخوندی است که به گفته ی خود وی در «زیر زمین موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی»، چپقش را چاق کرده اند؛ با این همه، چون بسیاری از دزدان و کاسه لیسان اسلام پیشه تنها بخشی از واقعیت را آنهم جویده جویده بر زبان می آورد. با آنکه جُستار گزارش پیش از این نیز تا اندازه ای روشن شده بود، گفته های آخوند چپق چاق شده و تن داده به توبه نامه، گوشه ای از چگونگی هزینه شدن آن پول ها در رژیمی که باورهای مردم را به بازی گرفته و آن را به هزاران پلشتی آلوده، بیش از پیش از پرده برون می افکند؛ گرچه، هنوز بسیاری پلیدی ها و پلشتی ها را به شوندهایی ناروشن، همچنان ناگفته برجای نهاده است.  

آخوند از آن میان می گوید:  
«مصاحبه ای كه در آن سال از بنده گرفته شد، تحت فشار تهدید های مهندسی شده ای بود كه نسبت به من روا گردید و بدیهی است كه در آن مصاحبه حقایق عنوان نگردیده است، لذا اگر بخواهم واقعیت پشت پرده آن توبه نامه را بیان كنم حرف ها و افشاگری های زیادی برای گفتن دارم و هویت خیلی از آن افراد و دست اندرکارانی كه در آن زیر زمین تفتیش عقاید در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در قم حرف های بسیار خلاف قانون و شرع  می زدند را افشا می کنم.» (گزارش زیر) و کمی جلوتر می افزاید:
«اینها باید بدانند كه من ریز آن اتفاقات را هنوز افشا نكردم؛ ولی اگر لازم باشد حرفها و الفاظ ركیك و تهدید های مجموعه پرتو به من  را به جهت روشنگری ملت ایران افشا خواهم كرد» (همانجا)

با خود می اندیشم:
چه مرگش هست؟ چرا همه چیز را نمی گوید؟ هنگام آن افشگری کِی است؟ سی و شش سال دیگر؟ یا شاید وقت گُل نِی؟! شاید هم حق آب و گل از دست رفته یا در دسترسی می جوید که پس از دستیابی به آن، دهانش را ببندد و خفقان بگیرد؟ هرچه هست، هر کدام شان به نوبه ی خود ریگی به کفش دارند.

ب. الف. بزرگمهر    هفتم آبان ماه ۱۳۹۴

***

روایت آیت الله غرویان از اتاق تفتیش عقاید موسسه آیت الله مصباح

آیت الله محسن غرویان در واکنش به برخی گزارش های منتشر شده در سایت های نزدیک به حلقه پرتو و آیت الله مصباح گفت: اگر لازم بدانم پرده از تهدیداتی که این گروه علیه من انجام دادند، برمی دارم.

غرویان در گفتگو با «انتخاب» اظهار داشت: تحلیلی كه این سایت ها منتشر کرده اند، پیرو مصاحبه اجباری از بنده در سال ٨٣ بود كه در نشریه پرتو منتشر شد.

وی افزود:  مصاحبه ای كه در آن سال از بنده گرفته شد، تحت فشار تهدید های مهندسی شده ای بود كه نسبت به من روا گردید و بدیهی است كه در آن مصاحبه حقایق عنوان نگردیده است، لذا اگر بخواهم واقعیت پشت پرده آن توبه نامه را بیان كنم حرف ها و افشاگری های زیادی برای گفتن دارم و هویت خیلی از آن افراد و دست اندرکارانی كه در آن زیر زمین تفتیش عقاید در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در قم حرف های بسیار خلاف قانون و شرع  می زدند را افشا می کنم.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: این افراد باید محاكمه شوند، لذا بنده به خاطر ملاحظاتی كه در آن زمان داشتم و الان هم تا حدی دارم همه زوایای آن مصاحبه اجباری و زیر فشار تهدید را بیان نكرده و نمی کنم.

وی اضافه کرد: اما اکنون صرفا از باب روشنگری برای خوانندگان و ثبت در تاریخ، زوایایی از آن ماجرا را بیان می کنم.

استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: اینها باید بدانند كه من ریز آن اتفاقات را هنوز افشا نكردم ولی اگر لازم باشد حرفها و الفاظ ركیك و تهدید های مجموعه پرتو به من  را به جهت روشنگری ملت ایران افشا خواهم كرد

غرویان با بیان آنکه ماجرای زیرزمین تفتیش عقاید موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی اسفناک است، گفت: این افراد توبه نامه اجباری و تحمیلی از جانب بنده را تنظیم کرده و منتشر کردند. .

استاد حوزه و دانشگاه در تشریح اتاق تفتیش عقاید در موسسه مصباح یزدی گفت: در زیر زمین موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، اتاقی بود كه روی آن نوشته شده بود؛ ورود مطلقا ممنوع.

وی افزود: این اتاق كاملا به اتاق هایی كه ساواك در آن اقدام با بازجویی می كرد شباهت داشت . در این اتاق به هر فردی از اساتید و طلاب كه مانند آنان فکر نمی کرد، فحاشی می شد و الفاظ رکیک به آن ها نسبت داده می شد. تمامی این مسائل در زمان دولت آقای احمدی نژاد صورت می گرفت.

غرویان در ادامه در تشریح این تهدیدات اظهار داشت: این آقایان می گفتند به قصد لطمه زدن به آبروی بنده، با همسر بنده تماس می گیرند و به دروغ عنوان می كنند كه بنده با خانم اجنبیه ای ارتباط داشته ام و یا تهدید به آتش زدن ماشین و یا بی احترامی به لباس و عمامه من  و بی آبرو كردن بنده در مقابل مدرسه فیضه می کردند. همه این تهدیدات بدین منظور انجام می شد که من دست از مواضع سیاسی و فكری خود بردارم.

وی در توضیح هویت تهدید کنندگان گفت: این تهدید ها از طرف حلقه پرتو صورت می گرفت و كاملا مشخص بود که با حمایت هایی که می شدند می توانند این تهدیدات را عملی کنند.


بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.   ب. الف. بزرگمهر 


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!