«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

کامیابی بزرگ نیروهای نظامی ایران!


در پی شکار هواپیمای جاسوسی ایالات متحده که با زیرپا نهادن همه ی قوانین به رسمیت شناخته شده ی بین المللی بر فراز خاک میهن مان به گشت زنی برای دستیابی به آگاهی های نظامی و آمایش های ضروری یورش احتمالی آینده به ایران سرگرم بود، موجی از نوشتارها در «روزی نامه» های وابسته به بورژوازی لیبرال «آمریکا و اروپا دوست»، گفتگوی ویژه با فلان کارشناس مزدور مسائل نظامی و تسلیحاتی و حتا هجونامه های بیمزه و آبکی از مشتی میرزا بنویس فرومایه، برای کم اهمیت وانمودن این کامیابی، فضای اینترنت را پر نمود. همه ی اینها در پیوند با یکدیگر، بخودی خود، نشان از اهمیت جُستار داشت. یکی از آنها با شتاب ادعا نمود که «این هواپیما نه در خاک ایران، بلکه درخاک افغانستان سقوط کرد و سپاه لاشه آن را به کمک گلبُدین حکمتیار به داخل خاک ایران منتقل کرده است.»* کارشناس دون پایه ی نظامی و تسلیحاتی که گاهی نیز به عنوان کارشناس دشواری های امنیتی اینترنت با وی گفتگوهایی در تارنگاشت های وابسته و مزدور ترتیب داده می شود و یافته های پیش تر بر زبان آمده از سوی دیگران را کمی با آب و رنگ "فنی" ـ و البته به سود ارباب ـ سرهم می بافد، با ریاکاری هرچه تمام تر کوشش نمود تا از اهمیت این کامیابی بزرگ نیروهای نظامی ایران بکاهد. وی که روشن است برای چه دم و دستگاهی، امور نظامی و تسلیحاتی را کارشناسی می کند، در بخشی از گفتگوی خود با تارنگاشت وابسته به دولت هلند، در پاسخ به پرسشی که:
«اگر فرض را براین بگیریم که چنین هواپیمایی را جمهوری اسلامی واقعا توانسته ساقط کند یا به هر شکلی کنترل آن را به دست گیرد، آیا از نظر فنی این ادعا قابل تأیید است؟»، چنین می گوید:
«من تصور نمی‌کنم. فکر می‌کنم کس دیگری هم ،دستکم در محافلی که قدری با مختصات فنی این نوع عملیات آشنا هستند، تا حالا چنین ادعایی را تأیید نکرده است، درعوض، بسیاری آن را تکذیب کرده‌اند. تنها کسی که این ادعا را مطرح می‌کند، "فارس نیوز" است که از رسانه‌های ایرانی است که به‌هرحال میزان صحت و سقم اخبارشان فکر می‌کنم بر همه روشن است.
این ادعا که هواپیماهای تجسسی ایالات متحده، از مدتها قبل روی فضای ایران مشغول تجسس‌ هستند، در بسیاری از منابع خبری حتی در ایالات متحده مطرح شده و دولت آمریکا هم راجع به تایید یا تکذیب آن سکوت کرده است.
آن چیزی که راجع به آن صحبت می‌شود، این است که احتمالاً این هواپیما یک نقص فنی داشته و به خاطر این نقص فنی از ادامه‌ پرواز بازمانده و یکجایی گم شده و بعد نیروهای ایرانی توانستند به شکلی به‌هرحال آنرا پیدا کنند. البته به شرطی که ادعای‌شان درست باشد. چون قبلا هم که این ادعا را مطرح کرده بودند ( یکبار در کاشان و یکبار هم در نزدیک قم) هیچ وقت نتوانستند اثبات کنند. ولی اگر ادعای‌شان هم درست باشد، احتمالاً توانسته‌اند بخشی از باقی‌مانده‌های هواپیمایی را که به صورت فنی دچار نقص شده و از پرواز بازمانده و سقوط کرده را به دست آورند. این متفاوت است با در اختیارگرفتن کنترل این هواپیما یا حتی نفوذ به سیستم ارتباطی این هواپیما.»**

اکنون، گفتگوی زیر با یکی از کارشناسان پیشین سازمان جاسوسی ایالات متحده («سیا») که بی هیچ گفتگو از آگاهی و کاردانی بیش تری نسبت به کارشناس مزدور ایرانی تبار و دیگرانی چون او، برخوردار است، آب پاکی روی دست همه ی این قلم بمزدان ریخته و کوشش شان را نقش برآب نموده است.

صرف نظر از تبهکاری های حاکمیت جمهوری اسلامی که با پیشبرد سیاست بازنهادن دست چپاولگران اقتصادی ـ اجتماعی و پیگیری سرکوب های توده ای ـ کارگری از کم ترین توان و پشتوانه ی خلقی و توده ای برای دفاع از ایران برخوردار بوده و در صورت یورش نظامی امپریالیستی با شتاب جاخالی خواهد نمود، کامیابی بدست آمده ی نیروهای نظامی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پیروزی نشان می دهد که در جنگ احتمالی آینده که بیش از پیش از فن آوریهای دورسنجی (remote sensing) و مرگبارترین سلاح های راهنمایی شونده از راه دور (هواپیماها و زیردریایی‌های جنگی بی ‌سرنشین، آدمک (روبات) ‌های سرباز و ...)*** سود برده خواهد شد، نیروهای نظامی ایران چندان دست بسته نخواهند بود. آنچه بر جای می ماند و وضعیت دشوار و چشم انداز ناروشنی را پدید آورده، حاکمیتی ضدخلقی است که انقلاب سترگ بهمن ۵٧ را به شکست قطعی کشانده و زمینه ی یورش امپریالیست ها و دست اندازی مستقیم آنها بر هست و نیست میهن مان را از هرباره فراهم نموده است.   

ب. الف. بزرگمهر     ١٨ آذرماه ١٣٩٠

*** www.radiofarda.com/content/f2_world_drones_libya_obama_pakistan_taliban_warfare_peter_singer_robotics/24367876.html

|||||||||||||||||||

افسر پیشین «سیا»: احتمال شکار "جانور قندهار" با رخنه سایبری

با خودداری مقامات آمریکایی از اظهار نظر پیرامون تصاویر پخش شده از هواپیمای تجسسی ساقط شده آن کشور، بازار گمانه زنی پیرامون نحوه شکار این پرنده توسط ایران در رسانه های آمریکایی داغ شده است. ایران می گوید هواپیمای تجسسی بدون سرنشین رادار گریز «آر ـ کیو ـ ١٧٠» ـ موسوم به جانور قندهار ـ را با حمله سایبری وادار به فرود کرده است؛ اما پیشتر، منابع بی نام در وزارت دفاع آمریکا در گفتگو با خبرنگاران این ادعای ایران را "بی اساس" و "غیر ممکن" توصیف کرده بودند.

برای بررسی صحت و سقم ادعای دو طرف، گفتگویی انجام دادم با رابرد بــِر، افسر سابق آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، سیا که متن آن در ذیل آمده است:
س: به نظر شما هواپیمای تجسسی بدون سرنشین «آر ـ کیو ـ ١٧٠» چطور توسط ایران شکار شده است؟
رابرت بـِـر: تقریبا به نظر من می رسد که این پرنده در ایران به زمین نشانده شده، با کنترل از راه دور، یعنی کنترل آن توسط آمریکایی ها را خاموش کرده اند و هدایت آنرا در دست گرفته اند. اگر شما تصاویر هواپیماهای بدون سرنشین ساقط شده را دیده باشید، می دانید که آنها مثل هر هواپیمای دیگری در اثر سقوط متلاشی می شوند، اما به نظر می رسد که این یکی شاید در یک فرودگاه یا یک دشت فرود تقریبا ً نرمی داشته است. من واقعا ً از اینکه خسارت بیشتری ندیده بود متعجب شدم.

س: اگر واقعا ً چنانکه شما می گویید و ایران هم پیش از این اعلام کرده بود، ایران موفق شده با رخنه سایبری به سیستم ناوبری این پرنده تجسسی، کنترل آنرا به دست بگیرد، آیا این یک ضربه عظیم امنیتی به ارتش آمریکا محسوب می شود؟
رابرت بـِـر: قبلا هم این هواپیماهای تجسسی بدون سرنشین هک شده اند و ارتش شواهد آنرا طی سالهای اخیر مشاهده کرده. مشکل از نرم افزارهای بد است که می شود از راه دور به آن رخنه کرد. من تصور می کنم ایرانی ها برای این کار کمک هم گرفته اند؛ سوال این است که آیا نیروی کمکی روسها بوده اند یا نه؟ چون آنها می توانند به این پرنده ها رخنه کنند. من فکر می کنم اگر به این هواپیما رخنه سایبری شده باشد که شواهد قویاً ً به آن اشاره دارند، ما با مشکل بزرگی مواجه هستیم.

س: علاوه بر بهره تبلیغاتی، آیا ایران می تواند اطلاعات حساس دیگری از این پرنده تجسسی استخراج کند؟
رابرت بـِـر: من فکر می کنم این یک ضربه امنیتی عظیم است؛ چون این هواپیماهای تجسسی از پرتو نگاری حرارتی، انواع دوربینهای پیشرفته که در عملیات ابیت آباد علیه مخفیگاه اسامه بن لادن استفاده شد، [برخوردارند]. این دوربینها بسیار دقیق هستند و تصاویر سه بعدی تولید می کنند. این هواپیماها می توانند در ارتفاع 50 هزار پایی پرواز کنند که آنها را از تیر رس آتش بارهای ضد هوایی خارج نگاه می دارد. من تصور می کنم ایرانی ها بتوانند از آن بهره برداری کنند. اگر آنها توانسته اند این پرنده را بنشانند، قاعدتا ً می توانند از آن بهره برداری هم بکنند. این شکار به آنها اجازه می دهد آنچه ما از آسمان رصد می کنیم را ببینند؛ همانطور که به روسها و چینی ها این امکان را می دهد. فن آوری به کار رفته در این هواپیما در حقیقت برای مدتهای مدیدی زیربنای جنگ ما در عراق و افغانستان بوده [است].

س: بر اساس گزارشی که روز پنج شنبه در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، آمریکا چهار سال است که از این نوع هواپیماهای تجسسی بدون سرنشین برای رخنه به حریم هوایی ایران استفاده کرده است. آیا با این تحول، دوره این رخنه ها به پایان رسیده است؟
رابرت بـِـر: نه! این پایان هواپیماهای تجسسی، بدون سرنشین نیست. آنها تدابیر امنیتی این پرنده ها را تقویت خواهند کرد. ایالات متحده برای جاسوسی از ایران می تواند از ماهواره یا این نوع هواپیماها استفاده کند و بخش اعظم عملیات جمع آوری اطلاعات ما در ایران به صورت فنی انجام می شود. آمریکا پرواز آنها را متوقف نخواهد کرد. یا امنیت پرواز آنها را تقویت می کند یا یک سیستم خود انهدامی بر آنها نصب خواهد کرد. آمریکا و غرب برای تعقیب برنامه هسته ای ایران به این هواپیماهای بدون سرنشین نیاز دارند. بدون آنها، ایران برای ما تنها یک سیاهچاله تاریک خواهد بود.

س: به نظر شما این ماجرا چقدر می تواند به وجهه دولت آقای اوباما صدمه بزند؟
رابرت بـِـر: به نظر من اصلا مایه شرمساری نیست، اتفاقا نشان می دهد که دولت اوباما در برخورد با ایران خشن است، برای لابی ضد ایران اطمینان بخش خواهد بود؛ چون ثابت می کند ما داریم آنجا فعالیت می کنیم؛ می دانیم چه خبر است و پرنده های تجسسمان آنجا پرواز می کنند. البته دولت هیچ چیزی را تایید نخواهد کرد. اما این روشی است که امروزه جاسوسی انجام می شود، با هواپیماهای بدون سرنشین، با دوربینهای از راه دور و با شنود مکالمات.

برگرفته از:

این «گفت و شنود» در برخی جاها از سوی اینجانب ویرایش شده است.  برجسته نمایی ها در همه جا از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر




هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!