«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

نافرجامی کیفر اعدام «مومیا ابوجمال» گامی مهم‌ علیه کیفر اعدام در ایالات متحده و سراسر جهان!


نباید فراموش کرد که لغو مجازات اعدام «ابوجمال» گام مهمی‌ علیه مجازات اعدام در ایالات متحده و سراسر جهان است. شکست کوشش‌های ۳۰ ساله برای اعدام «ابوجمال» یک پیروزی شیرین برای همه مخالفین مجازات اعدام، یک گام بزرگ در افشای بربریت نظام قضایی ـ اجتماعی ایالات متحده و سکویی برای گسترش مبارزه برای لغو مجازات اعدام است.

پیروزی تلخ و شیرین برای مومیا «ابوجمال»

«مومیا ابوجمال» اعدام نخواهد شد. در روز چهارشنبه اعلام این خبر که دادستان های ایالات متحده سرانجام و زیر فشار‌های محلی و بین‌المللی به شکست کوشش های سی‌ ساله خود برای اعدام «مومیا ابوجمال» اعتراف کردند، با استقبال و شادمانی همه طرفداران «مومیا ابوجمال»، فعالین ضدّ نژاد پرستی‌ و مخالفان مجازات اعدام در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان روبرو شد. این پیروزی شیرین، تلخ نیز هست؛ چرا که سامانه ی قضایی ناعادلانه این کشور امکان بررسی‌ پرونده «ابوجمال» در یک دادگاه تجدید نظر و آزادی حتمی وی را از میان برده است. «ابوجمال» در زندان باقی‌ خواهد ماند و برپایه ی بده بستان انجام شده میان دادستان و دادگاه، مانده زندگی‌ خود را در زندان بسر خواهد برد. حتی لغو مجازات اعدام «ابوجمال»، آثار و نشانه های سامانه ی قضایی بنیاد نهاده‌ بر نابرابریهای سترگ اجتماعی ایالات متحده را بر خود دارد. سامانه ی قضایی ایالات متحده، واقعیت‌های نظام حاکم بر این کشور و شکاف موجود طبقاتی، نژادی و سیاسی آنرا بازمی تاباند.

«مومیا ابوجمال»، خبرنگار و کنشگر سیاسی و سرشناس‌ ترین زندانی سیاسی ایالات متحده است. او در سنّ پانزده سالگی به حزب انقلابی «پلنگان سیاه» پیوست. «ابوجمال» همچنین یک خبرنگار ممتاز رادیو و بهنگام بازداشت رئیس انجمن خبرنگاران سیاه پوست در فیلادلفیا بود. بخاطر کوشش ‌هایش در دفاع از حقوق جامعه ی سیاهان فیلادلفیا، مردم به او لقب «صدای بی‌ صدایان» را داده بودند. همین کوشش‌های خستگی و آشتی‌ ناپذیر او علیه نژاد پرستی‌ و خشونت پلیس بود که خشم آشکار شهردار نژادپرست فیلادلفیا و اداره پلیس این شهر علیه «ابوجمال» را برانگیخته بود.

«مومیا ابوجمال» در تاریخ ۹ دسامبر ۱۹۸۱ میلادی به اتهام قتل دانیل فالکنر، یک افسر پلیس در شهر فیلادلفیا، بازداشت شد. دستگاه تبهکار قضایی و پلیس فیلادلفیا در یک اقدام سازمان یافته از بروز و انتشار اسناد و مدارکی که بی‌گناهی «ابوجمال» را گواهی می کردند، جلوگیری کرد. این نکته که گلوله‌هایی‌ که باعث قتل دانیل فالکنر شده بود نمیتوانسته از اسلحه «ابوجمال» شلیک شده باشد، نادیده گرفته شد. پلیس حتی نیازی به این ندید که نشان دهد و ثابت کند که آیا حتی گلوله ای‌ از اسلحه «ابوجمال» شلیک شده است یا نه. شاهدانی که گفته بودند «ابوجمال» آدمکش نیست، نه تنها به دادگاه احضار نشدند که از سوی پلیس تهدید شدند که در صورت شهادت به نفع «ابوجمال» بازداشت خواهند شد. بسیاری از شاهدانی نیز که در دادگاه اول شرکت کرده و به سود دادستان وقت و پلیس فیلادلفیا شهادت دادند، پس از آن اعلام کردند که تنها زیر فشار و تهدید به چنین کاری اقدام کرده بودند. در کنار این قاضی دادگاه اول «ابوجمال»، یعنی‌ آلبرتو سابو به قاضی جلاد شهرت داشت. او بیش از هر قاضی دیگری در ایالات متحده حکم اعدام صادر کرده بود و اکثر قربانیان او شهروندان سیاه و لاتین بودند. آلبرتو سابو که همچنین عضو سازمان «نظم برادری پلیس» بود از اختصاص بودجه برای پژوهش پیرامون رویداد قتل فالکنر جلوگیری کرده و همچنین با مسدود کردن بخت «ابوجمال» برای دفاع از خود، حکم را از پیش صادر کرده بود. در تصمیم دیگری که از جمله رسوایی‌های بزرگ و در عین حال روزمره سامانه قضایی ایالات متحده بشمار میرفت، هیأٔت منصفه دادگاه «ابوجمال» تنها مرکب از کسانی بود که از قبل نسبت به صدور حکم اعدام برای «ابوجمال» تعهد داده بودند. همچنین نباید فراموش کرد که تنها دو تن از اعضای هیأٔت منصفه دادگاه «ابوجمال» سیاه پوست بودند؛ در حالی که نزدیک به نیمی از جمعیت این شهر سیاه پوست هستند.

پژوهش های پس از آن نشان دادند که «اد رندل»، دادستان وقت فیلادلفیا و مسئول پرونده «ابوجمال»، دانسته و به شکلی سازماندهی شده، اعضای سیاه پوست هیأٔت منصفه در این منطقه را برکنار می کرده است. پژوهش گسترده ی دیگری از سوی «پاتریک اوکانر»، یک خبرنگار آمریکایی، تناقضات مهم در پاپوشی که دستگاه قضایی و پلیس فیلادلفیا برای «ابوجمال» ساخته بودند را برملا کرده بود. بر پایه این پژوهش که در سال ۲۰۰۸ انتشار یافت، آدمکش نه «ابوجمال» که فردی به نام «کنث فریمن» بود. «فریمن» در سال ۱۹۸۵ بشکل مرموزی کشتهٔ و جسد او در یک زمین متروکه انداخته شده بود. پژوهش های «اوکانر» همچنین ثابت می‌کند که قاضی دادگاه «ابوجمال» نه تنها گرایشی به بررسی‌ پرونده «ابوجمال» نداشته که همه ی کوشش خود را برای جلوگیری از افشای جزییات پرونده متمرکز کرده بود. در یک کلام، قاضی آلبرتو سابو حکم اعدام «ابوجمال» را پیش از آغاز دادگاه صادر کرده بود.

فشار‌های محلی و بین‌المللی، مبارزه خستگی‌ ناپذیر مدافعان «ابوجمال»، بویژه مقاومت درخشان «مومیا» به آن انجامید تا دادگاه فدرال منطقه، حکم اعدام را در دسامبر سال ۲۰۰۱ لغو کند. بنا به داوری دادگاه فدرال آمریکا، جمله بندی‌های سست فرم نظرخواهی از اعضای هیأٔت منصفه و همچنین دستور العمل گمراه کننده آلبرتو سابو به هیأٔت منصفه دادگاه «ابوجمال» غیر قانونی بوده و چنین ابهامی را ایجاد می‌کرده که گویا هیچیک از اعضای هیأٔت منصفه نمی توانسته اند علیه محکومیت اعدام رای بدهند. دو دادگاه تجدید نظر، متشکل از سه قاضی این تصمیم لغو مجازات اعدام «ابوجمال» را تایید کردند. با اینهمه دادستان منطقه تصمیم گرفت تا علیه این تصمیم اعتراض کرده و پرونده را به دادگاه عالی‌ ایالات متحده ارجاع دهد. دادگاه عالی‌ ایالات متحده نیز تصمیم لغو مجازات اعدام «ابوجمال» را تصویب کرد و به دادستان ۱۸۰ روز فرصت داد که یا در کوشش برای اعدام «ابوجمال» تقاضای یک بازخواست جدید کند و یا با حبس ابد تا هنگام مرگ برای «ابوجمال» موافقت کند. «ست ویلیامز»، دادستان مسئول پرونده «ابوجمال» در پایان اعلام کرد که میان "بد و بدتر"، یعنی‌ آزادی احتمالی «ابوجمال» در صورت تشکیل یک دادگاه تجدید نظر و حبس همیشگی او تا هنگام مرگ، او و موکلش (خانواده «دانیل فالکنر») بد را برگزیده اند. انتقام طلبی و خشونت «ویلیامز» حتی پس از شکست او همچنان ادامه داشت. مبارزه برای آزادی بی‌ قید و شرط و فوری «ابوجمال» اکنون وارد مرحله تازه ای‌ شده است. لغو مجازات اعدام او پس از ۳۰ سال مبارزه نشان میدهد که حکم اعدام او از همان ابتدا غیر قانونی بود. بی‌ عدالتی‌ علیه او اما همچنان با ادامه بازداشت او و برخوردار نبودن از ابتدایی‌ترین حقوق و از جمله هواخوری و ملاقات حضوری با خانواده اش ادامه دارد. با وجود این نباید فراموش کرد که لغو مجازات اعدام «ابوجمال» گام مهمی‌ علیه مجازات اعدام در ایالات متحده و سراسر جهان است. شکست کوشش‌های ۳۰ ساله برای اعدام «ابوجمال» یک پیروزی شیرین برای همه مخالفین مجازات اعدام، یک گام بزرگ در افشای بربریت نظام قضایی / اجتماعی ایالات متحده وسکویی برای گسترش مبارزه برای لغو مجازات اعدام است.

بهروز نظری

این نوشتار بگونه ای کم و بیش همه جانبه از سوی اینجانب ویرایش شده است.  عنوان آن را نیز با سود بردن از عبارتی در متن نوشته، برگزیده ام.    ب. الف. بزرگمهر

پی نوشت: 
در میان نوشتارها و کارهای گوناگونی که بویژه در دوره ی کنونی از سوی گروه کم و بیش بزرگی از نویسندگان تازه کار و بیشتر پا به سن نهاده اینجا و آنجا درج می شود یا مترجمینی که از کم ترین اندازه ی دانش در زمینه ی زبان مادری خود برخوردار بوده و با این همه به برگردان متن از زبان های دیگر دست می یازند و حتا گاه پا فراتر نهاده، چیزهایی برگرفته از این و آن نیز می نویسند که هیچکدام ارزش خواندن ندارند، هستند نویسندگانی پرمایه که یا به دلیل شلختگی یا اهمیت ندادن به زیبایی نوشته و شاید دلیل های دیگر، کارهایی بیرون می دهند که هنوز نیازمند ویرایش هستند؛ کارهایی که با اندکی کوشش بیش تر و باریک شدن در فُرم و هماهنگی نوشته، بسی بهتر درونمایه ی خوب و پیام کارشان را به خواننده می رسانند. این، یکی از آن نمونه هاست که وقت بسیاری از من گرفت؛ ولی ارزش آن را داشت. خبر خوشحال کننده ای بود؛ نخستین گام پس از سی سال برای آدمی ارزنده و برای همه ی ما. گام های دیگر را نیز باید پی گرفت تا وی نه پس از سی سال دیگر که شاید بسیار زودتر از زندان آزاد شود.   ب. الف. بزرگمهر   

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!