«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ دی ۲, شنبه

ژرفش طبقاتی تا ژرفای جان و روان

ژرفش طبقاتی تا ژرفای جان و روان ایران؛* گرچه، شاید هیچ جای دیگری از میهن مان تا این اندازه ژرفا نیافته و به دریافت باریک طبقاتی دست نیافته که در سخنان همسر داغدار آن جانباخته بازتاب یافته است؛ ژرفشی که بی هیچ گمان و گفتگو نبرد طبقاتی پایدار را در پی خواهد داشت و سخت نیازمند سازماندهی از سوی سازمان سیاسی خوب ساز و برگ یافته به «سوسیالیسم دانشورانه» ی طبقه کارگر در میهن مان است؛ سازمانی سیاسی که سازمان های رستایی ـ سیاسی کارگران در بالاترین تراز سازماندهی خود نیز نمی توانند جایگزین آن باشند و شوربختانه هنوز نشانه های کمرنگی از آن نیز بچشم نمی خورد.

یاد آن کارگر آگاه زنده و درودی از دل و جان به گرانمایه همسر وی

زنده و پایدار باد کرد و کردستان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   دوم دی ماه ۱۴۰۲

* سخنان سهیلا ابراهیمی، همسر جانباخته راه آزادی: فواد محمدی در کنار مزار او در روستای ماویان (این ویدیو از آنِ سال گذشته است).

در جریان پرخاش های ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱ در شهر کامیاران، فواد محمدی در پی تیراندازی نیروهای امنیتی زخمی شد و به شوند خونریزی در بیمارستان کامیاران جان باخت. در آن هنگام، وی ۳۸ ساله و پدر دو فرزند بود.

برگرفته از «تلگرام»   دوم دی ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)


 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!