«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ آبان ۶, پنجشنبه

آیا آن آمادگی و دلاوری را در خود می بینند ... ـ بازپخشش

گفته ای از علی مطهری، کسی که تاکنون با سمت و سوی باد، جهت گیری های گوناگونی از خود نشان داده را برگرفته و وی را «شیر» نامیده است:
«شیر علی مطهری:
اینجانب به عنوان نماینده ملت در مجلس شورای اسلامی و به عنوان فرزند شهید آیت الله مطهری به نوبه خود اجازه ایجاد اختناق در کشور و انحراف در انقلاب اسلامی را نخواهم داد.»

از «گوگل پلاس»

می نویسم:
هنگامی که خفقان ریشه دوانید یا ریشه های کهنه ی آن از دوران گذشته و «خاورخودکامگی دیرینه پا» سر از خاک بر آوردند، جوانه می زنند و بازهم گسترش بیش تری می یابند. هم اکنون و از مدتی پیش به این سو، خفقان گام بگام اندک لایه های نازک اجتماعی درون و پیرامون حاکمیت را نیز دربرگرفته است. به همین دلیل است که بوی آن مشام این آقازاده را نیز آزرده و به چنین واکنش خودنمایانه و ریشخندآمیزی وادارش نموده است. خودش  نیک می داند که تا اندازه ای هم شده، گنده گویی نموده است!

اگر وی و دیگرانی چون او ، براستی آدم هایی آزادیخواه بودند، می بایستی بسی پیش تر از آزادی اندیشه و سخن و قلم و اجتماعات که در «قانون اساسی» ایران نیز بازتاب یافته، بگونه ای کلی و از دگراندیشی بگونه ای ویژه پشتیبانی می کردند و نکردند؛ اکنون هم این گوی و این میدان! چنانچه، مردم آزاده ی ایران، چنین بختی را برای اندازه گیری راست گویی و راست کرداری شان به آن ها ببخشند و آماده باشند که بر گذشته برخی هایشان که تن به تبهکاری ها و آلودگی های بزرگ نداده اند، چشم بپوشند، آیا آن آمادگی و دلاوری را در خود می بینند که بگویند:
هر ایرانی، چه موافق و چه مخالف رژیم جمهوری اسلامی باید از امکان اظهارنظر آزادانه و بی ترس از پیامدهای ناگوار برخوردار باشد؟

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ دی ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/01/blog-post_4706.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!