«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ بهمن ۱۵, دوشنبه

این همان شیوه ای است که در ولایت خودمان بکار گرفته و انشاء الله به سرمنزل مقصود خواهیم رساند

از زبان آخوند پفیوز امنیتی، چنین آورده است:
«رییس جمهور با بیان اینکه شیوه جدیدی  که آمریکایی ها با ایجاد دولت در دولت در ونزوئلا بکار گرفته اند، یکی از کارهای بسیار زشت است که امروز در جهان شاهدیم، افزود: انقلاب‌های مخملی را از طرف آمریکایی ها دیده بودیم؛ اما مداخله به این صورت در ونزوئلا، شیوه جدیدی است که آغاز کرده اند.»*

از گفته ی وی، درباره تازگی شیوه ی چنگ اندازی «یانکی» ها در ونزوئلا که به هیچ رو تازه نیست و در خود ایران، یکبار دردوره ی ریاست جمهوری «بز عزازیل نظام» و سپس از آغاز روی کار آمدن «دولت زهدان اجاره ای» بویژه پس از دستینه نمودن آن قرارداد ننگین و ایران بربادده با پشتکار و پنهانکاری بیش تر، بکار گرفته شد و همچنان بگونه ای خزنده پیش برده می شود، خنده ام می گیرد. نیک می دانم که این آخوند پاچه ورمالیده و جویای نام و نشان و نیرویی بیش از سرگماشته ی "نظام"، نه تنها از این روند آگاه است که دستِکم در چارچوبی که برای وی نقشی بدیده گرفته شده، در پیشبرد سیاست امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها از آن میان، زیر بار بردن «کیرِ خرِ نظام» و دیگر واپسگرایان و تاریک اندیشان "نظام" بی سر و سامانِ سگ مذهب و واداشتن شان به دستینه نمودن قراردادهایی «داوری سپار»** به کشورهای بیگانه، کوشا بوده و هست. درباره ی این کوشش ها پیش از این، در یادداشت ها و نوشتارهای چندی، اشاره هایی نموده و حتا یکی دو بار هشدار نبز داده ام. به هر رو، چنانچه دیدار و گفتگوی درگوشی و پچپچه آمیز این آخوند پستان مادر گزیده با کسی چون «سیّد از خر جسته» را به پندار آوریم، کم و بیش چنین چیزی از آب درمی آید:
«سیّد از خر جسته» (با گویشی کنایه آمیز و لبخندی آبزیرکاهانه):
خودمانیم! این شیوه که آنجا گفتی، چندان جدید هم نیست؛ خودت که می دانی ...

آخوند پفیوز امنیتی (با خنده ای فروخفته در حالیکه با ریش تازه حنابسته اش ور می رود):
خوب! هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. خودت که بحمدلله دیپلمات کارکشته ای هستی! با نماینده ی یک کشور انقلاب زده (دانسته از کاربرد واژه ی «انقلابی» خودداری می ورزد!) می بایستی کمی هم شده، نمکش را اضافه می کردیم و پُز انقلابیگری می گرفتیم؛ شما آن موقع جوان بودی. انقلاب که شده بود، همین کار را ناچار بودیم، بکنیم؛ حتا «امام راحل» در دیدار با کارگران، شورَش را درآورد و خدا را در جایگاه کارگر نشاند! وگرنه، خودت که واردی، روشن نبود هنوز درست و حسابی سرِ کار نیامده، چه بلایی سرمان می آمد. خدا رحم کند. هر الف بچه ای، تفنگ بدوش گرفته بود و شعارهای انقلابی از خود درمی کرد. خدا بیامرزد آن امام خردمند و زیرک را ... خودم بودم که نخستین بار، عنوان «امام» را برای ایشان بکار بردم و سپس همه گیر شد ... کلمات قرآنی «مستضعف» و «مستکبر» را به میان آورد و جایگزین «کارگر» و «سرمایه دار» نمود. حالا این بیچاره ها هم گیر کرده اند؛ پشتوانه ی درست و حسابی هم که ندارند (روشن است که آخوند پفیوز بنا بر سرشت طبقاتی خویش، چون دیگر واپسگرایان ایران و جهان، نیروی سترگ توده های مردم را نادیده می گیرد). انشاء الله کار با تعامل و آشتی کنان ختم بخیر شود و بیخ پیدا نکند!

ب. الف. بزرگمهر ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۷

* از گفته های آخوند پفیوز امنیتی، در دیدار با نماینده ی سیاسی تازه ی ونزوئلا در تهران، برگرفته از «خبرگزاری فارس» ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۷

** «داوری سپاری» («کاپیتولاسیون») یا «داوری کنسولی» به آرشِ سپردن حق رسیدگی قضایی بزهکاری های  شهروندان یک کشور به نماینده ی حقوقی همان کشور در خاک کشوری دیگر با زیر پانهادن حقوق ملی و خوار شمردن آن ملت است که به شکل پیمان نامه میان دو کشور دستینه می شود.

برگرفته ار پی نوشتِ نوشتار «آیا ایران به کشوری نیمه مستعمره و «تحت الحمایه»، دگردیسه نشده است؟»، ب. الف. بزرگمهر   نهم اسپند ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!