«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اسفند ۱۵, پنجشنبه

اینطور نیست حسنقلی؟!


کاریکاتوری لوس و بی هیچگونه آرشی درج کرده و نوشته است:
«افزایش چشم گیر وارادات کالاهای لوکس و لوازم آرایشی از اروپا پس از توافقنامه ژنو.»

از «گوگل پلاس»

اگر یک موقع هم خواستید بفهمید چه کلاهی سرتون و سر همه مون رفته، یک عده آخوند انگلیسی می فرستندتون دنبال نخود سیاه! کیش تون می دن، دنبال زن ها  ...اینطور نیست حسنقلی؟!

از همه ی پیامدهای آن توافقنامه ی ننگین، تنها همین یکی را دیدی؟! به تو چه مربوط که زن ها رژ لب می مالند یا آرایشی می کنند که سازگار با سلیقه ی تو نیست!

هیچ می دانی، اگر انقلاب شکوهمند بهمن ۵۷ در سوی خواست های توده ای و عدالتگرانه اش به سود نیروهای کار و زحمت رفته بود و انگل ها و زالوهای اجتماعی سرش را نبریده بودند، چی می شد؟ بیش از ۹۵ درصد همین زن ها، جامه هایی ساده تر می پوشیدند؛ به گمان بسیار کم تر آرایش می کردند و توی دورافتاده ترین جاهای کشور سرگرم خدمت به مردم و بهبود زندگی و اقتصاد خلقی می شدند. توان دریافتن این چیزها را داری؟ اگر یک کمی مخت را بکار بیندازی، دریافتش چندان سخت نیست که ببینی چه کلاه گشادی سرت گذاشته اند، حسنقلی!

رفتی ببینی سود این واردات کالاهای لوکس تو جیب چه کسانی می رود؟

ب. الف. بزرگمهر     ۱۵ اسپند ماه ۱۳۹۲
 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!