«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

تنها بانوی مقام‌ دان بم زیر یک چادرپاره لالایی می‌خواند!


۱۰ سال از زلزله بم می‌گذرد اما تنها بانوی مقام‌دان بم زیر یک چادر پاره زندگی می‌کند و سقف خانه‌اش آسمان است.

پروین غلامشاهی از مقام‌دان‌های قدیمی شهرستان بم است که خوب لالایی می‌خواند و از کم شمار هنرمندانی است که غریبی‌خوانی می‌کند.

کم و بیش ۱۰ سال پیش، هنگامی که زمین بم لرزید، او فرزندانش را از دست داد و شوهرش جنون پیدا کرد. وی پس از دشواری های همسرش به روستای فهرج رفت.

غلامشاهی، هم اکنون در یک زمین ۶۰ متری زندگی می‌کند که از ابتدایی‌ترین امکانات هم برخوردار نیست.

یکی از هنرمندان موسیقی کرمان درباره ی واپسین وضعیت پروین غلامشاهی به «ایسنا» گفت:
«متاسفانه باید بگویم که مقام‌دان موسیقی کرمان در یک زمین بی‌آب و علف زندگی می‌کند و یک تکه چادر پاره پیدا کرده و زیر آن روزگار می‌گذراند. هم اکنون اوضاع این هنرمند موسیقی بسیار اسف‌بار است.»

فواد توحیدی افزود:
«پروین غلامشاهی حتی برای استفاده از سرویس بهداشتی هم دچار مشکل است و دولت هم به خاطر اینکه شوهر دارد به او کمک نمی‌کند؛ این در حالی است که همسرش دچار بیماری روانی است و غلامشاهی او را ترک کرده است. تقاضایم این است که ما اهالی موسیقی، خودمان دست به دست هم دهیم و حداقل بتوانیم یک کانکس برای ایشان تهیه کنیم.»

توحیدی در پاسخ به پرسشی بر این پایه که آیا تاکنون درخواستی از مسؤولان موسیقی کشور برای یاری رساندن به جهانشاهی انجام شده یا خیر؟ گفت:
«چندی پیش، وقتی شرایط این هنرمند را دیدم با رییس انجمن موسیقی تماس گرفتم و آقای ترابی گفتند که حتما جلسه‌ای تشکیل خواهند داد و اقداماتی صورت می‌گیرد که امیدوارم این اتفاق زودتر رخ دهد.»

۲۲ اردی بهشت ماه ۱۳۹۲

برگرفته از «ایسنا»

این گزارش از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی شده است. ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!