«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

در ولایت امام زمان، رمّال ها نیز کنار شکنجه گران استاد دانشگاه می شوند!


تصویری از مردک چابلوس، گستاخ و بادنجان دورقاب چینِ «عالیجناب بوقلمون» درج کرده و کنارش نوشته است:
«من اینو دوسش دارم» و من در اندیشه می روم:
... در کشوری که نیروی چپ راستین آن را به بدترین شکل ممکن سرکوب نموده اند، این رمّال اقتصادی بیمایه و شیفته ی ”دهکده ی جهانی سرمایه داری“، نه تنها استاد دانشگاه می شود که هوادار نیز می یابد!

سپس به یاد می آورم که چنین نمونه هایی را در میان نیروهای چپ نیز داریم:
آدم هایی نادان، فرومایه، نیرنگباز و بیگمان جویای نام!

ب. الف. بزرگمهر   ۳۱ اردی بهشت ماه ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!