«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

هفتاد سال پیکار خستگی ناپذیر در راه بهروزی توده های کار و زحمت و برای تحقق آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی!


اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران به مناسبت هفتادمین سالگرد بنیادگذاری حزب توده ایران!

هم میهنان گرامی!
با فرا رسیدن دهم مهرماه ۱۳۹۰، هفتاد سال از تأسیس حزب توده ایران، حزب رزمندگان رهایی طبقه کارگر و زحمتکشان، حزب پیشگامان رهایی زنان از بند های ستم جنسی و طبقاتی، حزب نویسندگان، شاعران، و هنرمندان مردمی و پیشرو، حزب جوانان و دانشجویان رزمجو، حزب همه مبارزان راه آزادی، استقلال، و عدالت میهن ما، می گذرد.

تاریخ حزب توده ایران، بخش جدایی ناپذیری از تاریخ مبارزات قهرمانانه مردم میهن ما بر ضد استعمار، استبداد و امپریالیسم است؛ و در کند و کاو همین تاریخ است که به گواهی دوست و دشمن، می توان نقش برجسته مبارزان توده ای را در پیشبرد اندیشه های مترقی، نبرد بی امان برای دگرگون کردن جامعه واپس مانده و روابط اجتماعی ـ اقتصادی حاکم بر آن و نیز سازماندهی مبارزه توده ها، دید.

درباره تاریخ حزب توده ایران در هفت دهه گذشته، هزاران جزوه، مقاله و کتاب منتشر شده است که بخشی از این انبوهه به کارزارِ تبلیغاتیِ ساواک رژیم استبدادی شاه و در پی آن، ساوامای رژیم ولایت فقیه و یا غرض ورزی های دشمنانه آلوده است. هدف از این کارزار گسترده تبلیغاتی، جا انداختن این نظر بوده است که حزب توده ایران یک حزب ”وابسته به خارجی“ و ”خائن به منافع“ ملی میهن ما بوده است. چنین نظراتی از سوی کسانی که با کودتای نظامی دستگاه های جاسوسی دولت های امپریالیستی آمریکا و انگلیس و با سرنگونی حکومت ملی دکتر مصدق روی کار آمده بودند ترویج شده و ابعاد بی پایگی و رسوایی چنین ادعاهایی را اثبات می کند.

هفتاد سال پیش، پس از سقوط حكومت رضا شاه، در پی رهایی یاران دكتر تقی ارانی از زندان ستمشاهی، در پی باز شدن فضای سیاسی، حزب توده ایران به همت شماری از برجسته ترین مبارزان راه آزادی و منادیان رهایی میهن از بندهای بهره کشی، استبداد و واپس ماندگی، به ریاست سلیمان محسن اسکندری، یکی از رجال بنام آزادی خواه صدر مشروطیت، بنیاد گذارده شد.

حزب توده ایران در حالی پا به عرصه مبارزه گذاشت كه کشور ما تغییرات و تحولات اساسی یی را تجربه می کرد؛ با استقرار تدریجی سرمایه داری وابسته و رشد همزمان طبقه كارگر، جامعه ما نیازمند حزبی رزمنده و پیشرو بود كه پشتیبان و سازمانده طبقه كارگر و زحمتكشان و نیز پاسخگویِ نیاز مبرم تحولات متناسب با وضعیت اجتماعی و سیاسی میهن باشد. بر این اساس، حزب توده ایران، در ادامه سنت های انقلابی مبارزات حزب كمونیست ایران و رهبران برجسته نهضت رهایی بخش ملی، شخصیت هایی همچون حیدر خان عمواوغلی و دكتر تقی ارانی، گام در راه دگرگون ساختن بنیادین جامعه ما گذاشت. تحزب در شكل نوین آن، پیدایش سازمان های صنفی، از جمله سندیكاهای كارگری، اتحادیه های مستقل جوانان، دانشجویان و سازمان های پیشروی زنان، پراكندن بذر آگاهی اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی و طرح نظرات انقلابی و پیشرویی همچون ضرورت تصویب قانون كار، اصلاحات ارضی و خواست الغای قرار دادهای استعماری یی كه كشورهای امپریالیستی بر میهن ما تحمیل كرده بودند و نیز فرا گیر شدن چنین خواست هایی در جامعه مان، از جمله تأثیرات مستقیم حزب توده ایران در همان سال های نخست بنیادگذاری اش است.

امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی کشور در سیمای حزب ما خطری بزرگ برای منافع خود دیده و می بینند؛ و در طول هفتاد سال گذشته از هیچ کوشش و توطئه یی برای نابودی حزب توده ها فرو گذار نكرده اند.

راز ریشه های عمیق و سترگ اجتماعی حزب توده ایران، در دقت کم نظیر تحلیل ها و برنامه هایش و انطباق بی خدشه آن بر خواست های زحمتکشان و منافع و مصالح میهن بوده است. از تشكیل ”شورای مركزی اتحادیه های كارگران ایران“، در اسفندماه ۱۳۲۰ و بنیاد گذاری نخستین اتحادیه های دهقانی در اطراف تهران و برخی استان های كشور، در خرداد ماه ۱۳۲۲، حزب توده ایران نیروی رهبری كننده بی بدیل مبارزات كارگری ـ دهقانی كشور شناخته شد و مورد قبول توده های کار و زحمت قرار گرفت. برگزاری روز جهانی کارگر در ایران، در ۱۱ اردیبشهت ماه ۱۳۲۵ با شرکت ۷۰۰/۰۰۰ کارگر در سراسر ایران برگزار شد و همچنین ده ها اعتصاب و راه پیمایی کارگری در آن سال ها، نقش برجسته یی به مبارزات طبقه کارگر در میهن ما داد و فضای سیاسی ایران را به کلی دگرگون کرد.

کوشش حزب در سازماندهی مبارزه بر ضد فاشیسم و همچنین کوشش در راه دست یافتن به صلح، از عرصه های تاریخی مبارزات توده ای ها و سازمان های گونه گون شان در میهن بوده است. آوای نشریه ”مردم ضد فاشیسم“ ، ارگان تبلیغاتی حزب بر ضد فاشیسم، در نخستین سال های پس از تأسیس حزب، در سراسر ایران پیچید و تأثیرات مهمی در راه مقابله با اندیشه های فاشیستی در جامعه برجای گذاشت.

نخستین برنامه حزب توده ایران که در اَمرداد ماه ۱۳۲۳ ، به تصویب نخستین کنگره حزب رسید، سند درخشانی از ماهیت انقلابی حزب و آرمان های والای آن در راه رهایی کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان و دانشجویان کشور است. این نخستین سند مبارزاتی یک حزب سیاسی در آن دوره از تاریخ میهن ما بود که پیام آور رهایی میهن از بندهای وابستگی به بیگانه، استعمار، استبداد و بنا کردن ایرانی آزاد و آباد بود. در نخستین «برنامه حزب» ما مسائل عمده یی از جمله:
”مبارزه در راه استقرار رژیم دموکراسی و تأمین کلیه حقوق فردی و اجتماعی از قبیل: آزادی زبان، قلم، عقیده و اجتماعات ...
مبارزه بر علیه رژیم دیکتاتوری و استبداد ...
کوشش در گذراندن قانون کار از مجلس شورای اسلامی بر پایه اصول زیر: تقلیل مدت کار روزانه در تمام کشور به هشت ساعت و پرداخت دستمزد متناسب برای کارهای اضافی ... ایجاد بیمه اجتماعی کارگران و کارمندان و مستخدمین ...
واگذاری بلاعوض خالصجات و املاک قابل کشت دولتی به دهقانان بی ملک ... اصلاحات اساسی در مورد تقسیم غیر عادلانه محصول میان ارباب و رعیت ... تجدید نظر در قانون استخدامی کشور به نحوی که مخصوصا شرایط معاش و زندگی کارمندان جز تأمین گردد ...
کوشش در توسعه حقوق اجتماعی و برقراری حقوق زنان (حق انتخاب شدن و انتخاب کردن) در مجلس مقننه و انجمن های ایالتی و بلدی. بهبودی اوضاع مادی و تأمین استقلال اقتصادی زنان ...
تساوی کامل حقوق اجتماعی میان کلیه افراد ملت قطع نظر از مذهب و نژاد ...“ مطرح شده و در راه آن ها مبارزه می شد و تاکنون نیز شده است.

طرح چنین خواست های انقلابی و پیشرویی، نه تنها فضای سیاسی ـ اجتماعی آن روز ایران را دگرگون کرد که اثرات این اندیشه های مترقی و آزادی خواهانه تا به امروز در جامعه ما پابرجاست. هیچ نیروی آزادیخواهی در میهن ما نمی توان یافت که برنامه سیاسی اش از این اندیشه های مترقی و انساندوستانه، از این آغازِ حماسه گون حزب کارگران و زحمتکشان میهن ما، حزب توده ایران، تأثیر نپذیرفته باشد.

با تأسیس حزب توده ایران و انتشار انبوهی از روزنامه ها، مجله ها، کتاب ها و نشریه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نسل جوان كشور با اندیشه های پیشرو، انقلابی و تاریخ ساز ماركسیسم ـ لنینیسم آشنا شد و در نتیجه آن توانست نقش مهم و سازنده ای در تغییر جامعه ما بازی كند. شماری از برجسته ترین متفكران، ادیب ها، شاعران، نویسندگان و مترجمان كشور در دامان حزب توده ایران پرورش یافتند و زمینه سازِ رشد ادبیات، هنر، و فرهنگِ پیشرو در جامعه ما شدند.

یكی دیگر از عرصه های درخشان فعالیت حزب ما، کوشش های پیگیر آن در بوجود آوردن همكاری میان نیروهای مترقی و آزادی خواه كشور بوده و هست. از همان فردای تأسیس حزب، توده ای ها همواره در راه برقراری اتحادِ عمل میان همه آزادی خواهان و میهن دوستان كشور به منظور رهایی ایران از چنگال استبداد، وابستگی به بیگانه و استعمار کوشش کرده اند و نمونه های درخشانی از این فعالیت ها در تاریخ معاصر میهن ما ثبت شده است. ایجاد ”جبهه آزادی“، دربردارنده نیروهای مترقی و همچنین روزنامه ها و مدیران نشریه های كشور، در تابستان سال ۱۳۲۳ ، برپایی جبهه ”مطبوعات ضد دیكتاتوری“ در اردیبهشت ماه ۱۳۲۷ ، ایجاد ” جمعیت ملی مبارزه با استعمار“ در دی ماه ۱۳۲۹ و ده ها کوشش دیگر از این دست در طول هفتاد سال گذشته، از جمله این نمونه هاست. واقعیت این است كه جا افتادن این اندیشه مهم كه رهایی ایران از بندهای ارتجاع و استبداد نیازمندِ کوشش متحد و همکاری همه آزادی خواهان كشور است، نتیجه کوشش های مستقیم حزب توده ایران در جامعه ما بوده است.

مبارزه در راه دست یافتن به حقوق پایمال شده خلق های زیر ستم ایران، از جمله دیگر عرصه های فعالیت حزب ما در طول هفتاد سال گذشته بوده است. بنیادگذاری و تأسیس حزب توده ایران با آغازِ پیکار در راه رهایی خلق های ایران از بند ستم ملی و طبقاتی ارتباطی گسست ناپذیر دارد. حزب توده ایران نخستین سازمان سیاسی كشور بود كه خواستِ واگذاری خودمختاری در چارچوب ایرانی واحد و دموكراتیك را در دستور كار مبارزات سیاسی كشور قرار داد؛ توده ای ها در صحنه های پیكار خونین خلق های آذربایجان، كردستان و همچنین دیگر خلق های محروم كشور، از جمله خلق عرب، بلوچ و تركمن، در راه دستیابی به حقوق شان، از هیچ گونه فداكاری كوتاهی نكرده اند.

از آغاز بنیادگذاری حزب توده ایران در دهم مهرماه ۱۳۲۰ تا کودتای ننگین ۲۸ اَمرداد ۱۳۳۲ که از سوی دولت های امپریالیستی آمریکا و بریتانیا و به منظور سرکوب جنبش مردمی ایران و نهضت ملی شدن نفت ایران سازماندهی شده بود، تنها در طی ۱۲ سال فعالیت سیاسی، توده ای ها سرچشمه آن چنان تحولات انقلابی یی در ایران بودند که سرتاسر منطقه خاور نزدیک و میانه نیز از بازتاب های شگرف آن تأثیر پذیرفتند. امپریالیسم آمریکا و بریتانیا، حزب توده ایران را بزرگ ترین خطر در مقابل منافع برتری طلبانه خود در منطقه می دیدند. امروز پس از گذشت نزدیک به شش دهه، در پی گشوده شدن آرشیو ها و انتشار اسناد محرمانه سازمانگران این کودتا، روشن شده است که یکی از هدف های عمده کودتای ۲۸ اَمرداد، سرکوب خونین حزب توده ایران بود. دستگیری هزاران توده ای، شکنجه و سپس اعدام بسیاری از آنان از جمله رفقای قهرمان سازمان نظامی حزب، به دستور رژیم شاه، نه تنها نتوانست ”ریشه حزب“ را آن طور که دستگاه های امنیتی حکومت سلطنتی تصور و تبلیغ می کردند، در ایران بخشکاند که الهام بخش نسل های نوینی از رزمندگان توده ای و دیگر نیروهای مترقی و چپ میهن گردیدند.

با وجود سرکوب ۲۵ ساله دستگاه های امنیتی رژیم سلطنتی، توده ای ها نقش حیاتی یی را در سازماندهی مبارزه ضد استبدادی میهن ما ایفا کردند. روزنامه زیر زمینی ”نوید“ که به سردبیری رفیق قهرمان رحمان هاتفی (حیدر مهرگان) منتشر می شد، توانست با بردن نظرات حزب توده ایران به میان توده ها و از جمله برای طرحِ نخستین بارِ نظریه ضرورت سازماندهی اعتصاب عمومی، تأثیر مهمی در سمتگیری مبارزات ضد استبدادی میهن ما برجای گذارد؛ و سرانجام، این نقش برجسته کارگران توده ای در سازماندهی اعتصاب کارگران نفت بود که کمر رژیم سلطنتی را در هم شکست.

پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ، نظام سیاسی پوسیده و ضد مردمی سلطنتی را واژگون کرد و با استقرار آزادی، این امکان را پدید آورد که میهن ما بدون دخالت خارجی و حضور ده ها هزار مستشار آمریکایی، به سمت انتخاب نظام سیاسی ـ اقتصادی خود حرکت کند. حزب توده ایران پس از ۲۵ سال سرکوب خشن و خونین، فعالیت علنی خود را از سر گرفت و در مدتی بسیار کوتاه توانست به نیروی بزرگ اجتماعی یی با نفوذ چشمگیر معنوی تبدیل گردد. تأثیر اندیشه های حزب ما بر اصول مترقی یی از قانون اساسی ـ که دفاع از منافع قشرهای گوناگون اجتماعی و پاسداری از آزادی را در دستور کار خود قرار می داد ـ در کنار کوشش حزب در سازماندهی کارگران، کشاورزان، زنان، جوانان، و دانشجویان کشور، خیلی زود هراس ارتجاع داخلی و کشورهای امپریالیستی را که نگران سمتگیری انقلاب بهمن ۵۷ بودند، برانگیخت.

تنها كافی است اشاره كنیم كه در دوران طوفانی سال های نخست پس از انقلاب، به همت مبارزه توده ای ها و دیگر نیروهای مترقی كشور، مسأله «اصلاحات ارضی» و «تصویب قانون كار» كه تا حدودی از حقوق كارگران حمایت كند، با وجود همه مخالفت های نیروهای ارتجاعی و واپسگرا در جامعه به پیش برده شد و تا به امروز هنوز ارتجاع نتوانسته است این دست آورد های هرچند محدود را باز پس گیرد.

رویاروییِ هوشیارانه حزب توده ایران با توطئه های پی در پی امپریالیسم برای شکست انقلاب ایران و ازجمله هشدارهای حزب ما پیرامون امکان حمله نظامی به ایران و سپس مبارزه برای صلح و بر ضد ادامه جنگ ایران و عراق، از دیگر عرصه های مهم و درخشان مبارزه حزب ما است. در سال های نخست دهه ۱۳۶۰ ، در پی پیروزی خرمشهر و بیرون راندن ارتش متجاوز رژیم صدام حسین كه به دست پر توان فرماندهان توده ای ارتش سازماندهی و بدان دست یافته شد، حزب ما با وجود جو شدید تبلیغاتی رسانه های حاكم و طرح شعار ”جنگ، جنگ تا پیروزی“ از سوی خمینی و دیگر سران رژیم، این شعار را شعاری نادرست اعلام كرد و نظریه ضرورت پایان جنگ از طریق مذاكره را در جامعه مطرح ساخت. پاسخ مرتجعان حاكم به این دید درست و راه گشا، یورش وحشیانه به حزب توده ایران و كشتار گروهی از برجسته ترین فرماندهان انقلابی ارتش ایران بود.

سرکوب خشن و خونین حقوق و آزادی های دموکراتیک، به بند کشیدن هزاران مبارز آزادی و یورش همه جانبه به حزب توده ایران، در بهمن ماه ۱۳۶۱ که به گفته ریشهری جنایتکار، با دستگیری بیش از ده هزار تن از کادرها، فعالان، اعضاء و هواداران حزب توده ایران همراه بود، باردیگر امکان فعالیت آزاد و علنی را بر خلاف قوانین داخلی و بین المللی، از حزب کارگران و زحمتکشان میهن ما از میان برد و حاکمیت فاجعه بار رژیم ضد مردمی و استبدادی ”ولایت فقیه“ را بر ایران مستقر و مستحکم کرد.

هم میهنان گرامی
حزب ما در حالی به استقبال هفتادمین سالگرد تأسیس اش می رود كه میهن ما با اوضاعی بیش از پیش بحرانی و نگران كننده روبه روست. بیش از دوسال از کودتای انتخاباتی ولی فقیه و روی كار آمدن مجدد محمود احمدی نژاد در مقام رئیس جمهوری برگمارده نظامیان، نیروهای سركوبگر و تاریك اندیشان ” ذوب شده در ولایت مطلقه فقیه“ می گذرد. بیش از دوسال است که نیروهای امنیتی و سرکوبگر و سپاهیان جهل، به جنبش مردمی جان به لب رسیده از بی عدالتی و ظلم و محرومیت های شدید اقتصادی و ناهنجاری های فزاینده اجتماعی می تازند تا صدای حق طلبانه اکثریت جامعه را برای استقرار حکومتی بر پایه آرای مردم و پایبند به حقوق آنان خاموش سازند. با وجود یورش های مسلحانه و خونین به تظاهرات پرشکوه مردمی در اعتراض به کودتای انتخاباتی ولی فقیه، با وجود دستگیری هزاران مبارز و فعال اجتماعی و با وجود دستگیری شماری از رهبران سابق جمهوری اسلامی که همگی از ”یاران نزدیک امام“ بودند، رژیم ولایت فقیه نتوانسته است جنبش مردمی و اصلاح طلبانه میهن ما را سرکوب کند.

ادامه مبارزه برای اصلاحات و طرد رژیم ولایت فقیه در حکم سد اساسی هرگونه تحول اساسی، بنیادین و دموکراتیک ـ شعاری که برای نخستین بار از سوی حزب ما، در نوروز ۱۳۶۹ در جامعه مطرح شد ـ به خواست وسیع جامعه ما و نیروهای سیاسی آزادی خواه تبدیل شده است و سرنوشت و حیات رژیم استبدادی حاکم را به چالش کشیده است.

تنفر و انزجار عمیق اکثریت مردم ما از رژیم ولایت فقیه و رهبر آن، علی خامنه ای، ادامه حیات حکومت کنونی را تنها با تکیه به زور و دخالت روز افزون فرماندهان نیروی ضد مردمی سپاه پاسداران که همه شریان های اساسی اقتصادی کشور را در دست خود قبضه کرده، ممکن می سازد. مخالفت بخش های مهم و وسیعی از روحانیون و ”مراجع تقلید“ در ”حوزه های علمیه“ و اکثریت کسانی که در گذشته نزدیکی رهبران سیاسی جمهوری اسلامی محسوب می شدند با حاکمیت انحصاری خامنه ای، خانواده و نزدیکان او، و رهبران سپاه و نیروهای انتظامی، نشانگرِ حرکت سریع و خطرناک ایران به سمت یک دیکتاتوری نظامی با سیمای مذهبی است.

رژیم، برنامه سازمان یافته و وسیعی را برای سركوب كامل جنبش مردمی و دست آورد های هشت سال کوشش برای اصلاح حکومت مداری در ایران به مرحله اجرا گذاشته شده است. تهاجم پیگیر و در عین حال فزاینده به جنبش مستقل كارگری كشور، در كنار تهاجم وسیع به تشكل های دانشجویی و سركوب خشن فعالیت های سیاسی ـ  اجتماعی زنان كشور و همچنین بستن روزنامه های منتقد و زیر فشار قرار دادن نویسندگان و روزنامه نگاران دگراندیش، به بند و حصر کشیدن شماری از شخصیت های اجتماعی ـ سیاسی کشور، از جمله موسوی و کروبی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و از رهبران جنبش اعتراضی برضد کودتای انتخاباتی ولی فقیه، همه بخشی از برنامه یی واحد برای تثبیت موقعیت ارتجاع و بازگرداندن حرکت چرخ تحولات كشور به سال های دهه ۱۳۶۰ است.

حزب ما در جریان برگزاری انتخابات سال ۱۳۸۴ ، با برشمردن خطراتی كه جنبش را تهدید می كرد، همه نیروهای مترقی و آزادی خواه كشور را به اتحاد عمل و کوشش واحد برای شكست برنامه های ارتجاع فراخواند. این کوشش ها متأسفانه در فضای ناسالم سیاسی و شعارهای تند و غیر واقع بینانه شماری از نیروهای سیاسی ـ اجتماعی كشور و پشتیبانی نکردن از نامزدی «معین» در انتخابات و همچنین مماشات و بی عملی نیروهای اصلاح طلب كه سكان اداره دولت وقت را در دست داشتند، عملی نشد، و نیروهای ارتجاع توانستند گامی بلند در راه تحمیل برنامه های خود بر جامعه بردارند و شرایط دشواری را برای ادامه روند اصلاحات ایجاد كنند؛ روندی که با سازماندهی کودتای انتخاباتی خرداد ماه ۱۳۸۸ و پایمال کردن رای میلیون ها شهروند میهن ما، مفهوم تازه ای به واژه ”انتخابات“ در رژیم ولایت فقیه داد. آنچه در دوران دولت احمدی نژاد و حاکمیت انحصاری ارتجاع بر سه قوه کشور رخ داده، فاجعه یی عظیم است که آینده کشور و نسل های بعدی را با خطرات جدی رو به رو کرده است. اعمالِ مجموعه سیاست های مخرب و ضد ملی اقتصادی ـ اجتماعی در راستای تأمین منافع کلان سرمایه داری اداری(بوروکراتیک) و تجاری، شدت یافتن دهشت بارِ فقر و محرومیت که باید گفت در تاریخ معاصر میهن ما کم سابقه بوده است، ادامه سیاست ها در راستای هرچه بیشتر خصوصی كردنِ صنایع و مراكز تولیدی كشور و ”تعدیل انسانی “ نیروی كار، یورش برای تغییر قانون كار و پایمال كردن بیش از پیش حقوق كارگران و زحمتكشان، بر خلاف همه ادعاها و قول های انتخاباتی در زمینه تقسیم پول نفت میان زحمتكشان و همچنین زمزمه احیای سیاست های گزینشی مطرود دهه ۶۰ در دانشگاه ها و ادارات كشور، سیمای واقعی دولتی ضد مردمی و آزادی ستیز است كه هدفش سركوب خشن و خاموش ساختن هرگونه صدای مخالفی در كشور است.

هم میهنان گرامی!
بی عدالتی بی سابقه، فقر و محرومیت در کنار فشارهای کمر شکن اقتصادی و خفقان شدید، در مجموع، اوضاع غیر قابل تحملی را برای بخش های وسیعی از جامعه و حتی بخش هایی از نیروهای درون و پیرامون حاکمیت فراهم آورده است. اوج گیری اختلاف ها و درگیری ها با دولت احمدی نژاد، مانور برای ”انتخابات“ مجلس و سپس ”انتخابات“ ریاست جمهوری که پایان کار دولت منفور احمدی نژاد است، امکان های نویی را برای سازماندهی مجدد و تشدید مبارزه بر ضد رژیم ولایت فقیه فراهم آورده است که باید با هوشیاری از آن ها بهره گرفت. در چنین شرایطی، میهن ما بیش از پیش نیازمند حركتی متحد، وسیع و سازمان یافته بر ضد رژیم دیكتاتوری حاكم است. جنبش های آزادیخواهانه یی که کشور های خاورمیانه را در ماه های اخیر فرا گرفته اند و به سقوط شماری از حکومت های استبدادی و ضد ملی منطقه از جمله حکومت حسنی مبارک در مصر و در تونس منجر شده اند، نشان داد که با حرکت سازمان یافته همه نیروهای اجتماعی و خصوصا حضور نیرومند طبقه کارگر و زحمتکشان در این روند، می توان ارتجاع حاکم را به عقب نشینی و تن دادن به خواست های جنبش مردمی وادار کرد. این نیازی است که جنبش مردمی ما از نبودِ آن رنج برده است. برای پاسخگویی به این نیاز باید با تمام توان برخاست.

رفقا، اعضاء، هواداران و دوستان حزب!
پیکار هفتاد ساله حزب توده ایران با همه فراز و نشیب های آن با تکیه به کوشش های خستگی ناپذیر شما امكان پذیر بوده و هست. در طول هفتاد سال گذشته و از جمله در سال های اخیر، اعضاء و هواداران حزب ما با توطئه های گوناگون ارتجاع برای نابودی حزب شان روبه رو بوده اند؛ و در این مصاف دشوار پرچم پر افتخار حزب كارگران و زحمتكشان كشور را همچنان در اهتزاز نگاه داشته اند. شكست ارتجاع در نابودی حزب توده ایران به مفهوم پایان توطئه ها و ترفند های رژیم نیست. رژیم استبدادی حاكم همچنان حزب توده ایران را دشمن اصلی برنامه های ضد ملی و ضد مردمی خود می داند و همه کوشش ها و امكانات خود را به منظور ضربه زدن به صفوف حزب ما به كار می برد. كشتار صدها تن از كادرهای برجسته، رهبران، شخصیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حزب ما در جریان فاجعه ملی كه در جریان آن هزاران زندانی سیاسی جان باختند، در كنار توطئه حزب سازی و کوشش به قصد پراکنده کردن اعضا و هواداران و شکافته شدن صفوف حزب، بخشی از کوشش حاكمیت به منظور ” كندن ریشه های“ حزب از جامعه بوده است كه تا به امروز نیز ادامه دارد. از سازماندهی ”شوهای تلویزیونی“ قربانیان شکنجه برای بی اعتبار کردن تاریخ و مبارزات حزب توده ایران، تا خاطره نویسی های با نظارت شکنجه گران، برپایی دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی برای حمله به برنامه سیاسی ـ مبارزاتی حزب ما و ”رهبر“ سازی دستگاه های امنیتی، هیچ کدام از این توطئه ها، با وجود همه دشواری هایی که بر سر راه فعالیت حزب ما پدید آورده، نتوانسته اند پیکار حزب توده ایران در راه دست یافتن به آرمان های والای طبقه کارگر ایران را متوقف کند. انتشار منظم و وقفه ناپذیر ”نامه مردم“، ارگان مرکزی حزب توده ایران، برگزاری کنگره های سوم، چهارم، و پنجم حزب، در دشوار ترین شرایط و نفوذ گسترده و فزاینده اندیشه ها و برنامه های مبارزاتی حزب ما در میان نیروهای اجتماعی و سیاسی کشور، نشانگرِ ادامه حیات پرثمر حزب توده ها و شکست برنامه های ارتجاع و امپریالیسم است.

حزب ما، در دهه های اخیر، پس از یورش گسترده و خونین رژیم جمهوری اسلامی، همچنین با بحران های جنبش کارگری و کمونیستی جهان و فروپاشی كشورهای سوسیالیستی در دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی و تهاجم فزاینده تبلیغاتی امپریالیسم جهانی بر ضد جنبش جهانی كارگری و كمونیستی رو به رو بوده است؛ و باید گفت که دشوار ترین آزمون تاریخ خود را با سربلندی پشت سر گذاشته است.

در هفتادمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران، شایسته است كه همراه با گرامیداشتِ خاطره تابناك ده ها هزار جانباخته توده ای، با مبارزات سترگ آنان تجدیدِ عهد كنیم؛ و اعلام داریم كه: حزب توده ایران، حزب كارگران، زحمتكشان و محرومان كشور، حزب زنان مبارز و آزادی خواه، حزب جوانان و دانشجویان مبارز، حزب روشنفكران، نویسندگان و هنرمندان پیشرو و حزب افسران میهن دوست و آزادی خواه، همچنان در كنار همه آزادی خواهان و نیروهای ملی و مترقی كشور در راه ریشه كن كردنِ استبداد و استقرار آزادی، استقلال، و عدالت اجتماعی به مبارزه تاریخی خود ادامه می دهد و همه کوشش ها و امكان های خود را در راه دست یافتن به این آرمان های والا به كار خواهد گرفت.

مبارزه ادامه دارد، و آینده از آنِ خلق و نیروهای ملی و آزادی خواهی است كه در كنار مردم و برای عملی شدن خواست های جنبش مردمی می رزمند!

درود آتشین به خاطره تابناك جان باختگان توده ای و همه جان باختگان راه آزادی، استقلال و عدالت در كشور!

فرخنده باد هفتادمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران!

با هم به سوی برپاییِ جبهه واحد ضد دیكتاتوری، برای طردِ رژیم ولایت فقیه و استقرار آزادی، استقلال، و عدالت اجتماعی!

کمیته مرکزی حزب توده ایران            ۴ مهرماه ۱۳۹۰

برگرفته از «نامه مردم»، شماره ۸۷۸، ۴ مهر ماه ۱۳۹۰

این بیانیه، بویژه در نشانه گذاری ها، از سوی اینجانب ویرایش شده است.      ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!