«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه

بیانیه جمعی ازخانواده های جانباختگان دهه شصت


به روزهای خونينی نزديک می شويم که با فتوای خمينی هزاران هزار زندانی سياسی و عقيدتی در دادگاههای رژيم با محاکمه هايی کوتاه و ناعادلانه و حتی بدون محاکمه به اعدام محکوم شدند و در پشت سياهچال های رژيم بعد از تحمل رنج سالها حبس و شکنجه ، استوار و ثابت قدم به دار آويخته شدند و مظلومانه در گورهای دسته جمعی خاوران به خاک . آزاد مردان و آزاد زنانی که در صدا و نگاهشان آزادی و رهايی و برابری را فرياد می زدند چرا که درد پابرهنگان ، زنان و کودکان را درد خويش می پنداشتند و نه گفتند به استبداد ، استثمار و بی عدالتی؛ نه گفتند به تسليم و توبه.

اگرچه رژيم مستبد حاکم بر ايران از همان ابتدا کوشيد تا اين فاجعه افشا نگردد، اما دريغ از اينکه قهرمانان خاوران در دامان شيرزنان و مادرانی پرورش يافته بودند که بر اين فاجعه قيام کردند و صدای فرزندان خود شدند و جنايت رژيم را افشا و مظلوميت فرزندانشان را برای جهانيان بازگو کردند. با افشای اين فاجعه رژيم درصدد برآمد تا خاوران را نابود و برای هميشه از اذهان پاک کند ولی باز هم فراموش کرده بود که خاوران ميعادگاه است.

ميعادگاه تمامی کسانی که در دل عشق به آزادی ايران و ايرانی را دارند . جای جای خاک خاوران برای هميشه نشان از خاطر مردان و زنان شهيد و مبارزی را دارد که به نسل امروز درس آزادگی و از خود گذشتگی آموختند. خاوران با گوهرهای نهفته در دل آن جاودانه است و جاودانه خواهد ماند چرا که خاوران برای تمامی انسان های آزاده سمبل ايستادگی، فدا و وفاداری است.

و باز هم امروز اين رژيم و کسانی که در اين جنايت دست داشتند و دستشان تا مرفق به خون مردم پاک و بيگناه ايران آغشته است با شعار اطلاحات به ميدان آمده اند. در آستانه بيست و سومين سالگرد قتل عام های سال ۶۷ روی سخن ما خانواده های زندانيان سياسی قتل عام شده سال ۶۷ با تماميت رژيم و بخصوص شماست آقای مير حسين موسوی نخست وزير ۶۷.

مردم ايران فراموش نکرده اند که در دوران نخست وزيری شما اين جنايت عليه پاک ترين فرزندان ايران زمين به اجرا گذاشته شد. سکوت کرديد سکوت، سکوت، ...

امروز دم از آزادی مردم ايران می زنيد در حاليکه در سال ۶۷ صدای هزاران هزار آزاديخواه را در گلوگاه خفه کرديد و باز هم با سکوت و فريبکاری از کنار اين جنايت می گذريد. در مقابل ملت ايران ايستاده ايد و می گوييد از اين کشتار بی خبر بوديد! آيا از فتوای خمينی بر اين جنايت هم بی خبر بوديد؟ آيا از تشکيل هيأت مرگ هم بی خبر بوديد؟ دروغ و فريبکاری شرم آورتر از سکوت است.

يادتان باشد که اين جنايت هرگز فراموش نخواهد شد. اين جنايت را فراموش نخواهند کرد مادرانی که فرزندانشان به جرم آزاديخواهی به جوخه اعدام سپرده شدند؛ مادرانی که سالهاست گلزار خاوران را گلباران می کنند؛ بر خاک پاکش بوسه می زنند و به ياد فرزندان قهرمانشان گرد هم می آيند و با آنها نجوا می کنند. باز اين را هم تاب نمی آوريد و به آنها يورش می بريد و با تهديد و ضرب و شتم و بازداشت آنها را از حق قانونی خود محروم می کنيد.

مادرانی که در طی اين سالها هنوز به دنبال محاکه آمران و عاملان اين کشتارها هستند و شما با سکوت و کتمان حقايق و پوزش نخواستن  از مردم ايران، آمران و عاملان را از اين جنايت مبرا می کنيد.  خمينی را که خود دستور به اين کشتارها داد و عاملانی چون هيات مرگ را که امروزه باز هم در بيدادگاههای رژيم ولی فقيه برای آزاديخواهان حکم اعدام صادر می کنند.

اين جنايت از حافظه مردم ايران نيز پاک نخواهد شد از حافظه کسانی که خبر اين جنايت را شنيدند و در دل بيداد را فرياد زدند.

دستها لرزان و لرزان تر شدند
چشمها گريان و گريان تر شدند
ابروان افسرده و پير و خمود
دستها لرزان و لبهامان کبود
هر کدامش دفتری از خاطرات

آری خاوران و گوهران نهفته در دل آن فراموش نخواهند شد و فرياد رهايی قهرمانانش برای هميشه طنين انداز.

جمعی از خانواده های زندانيان سياسی قتل عام ۶۷               شهريور  ۱۳۹۰

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!