«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ دی ۱۱, یکشنبه

سریع تر از «نیروهای واکنش سریع ممالک محروسه ی شیطان بزرگ»

ما البته در جزئیات امور دخالت نمی کنیم و غرض از این عرایض هم دخالت و انگولک و اینا در کار قضات و سپاه و بسیج و سایر دست اندرکاران نظام مقدس اسلامی نیست؛ بلکه برعکس تشویق شان است. برخی معاندین و مغرضین که خود را به هیأتِ همراهان درآورده اند ناجوانمردانه به ما خرده می گیرند که در هیچ کاری پیشرفت نداشته و کشتی نظام را به گِل نشانده ایم؛ اینطور نیست. آنچه همین دیروز یا امروز به آگاهی مان رسانده اند، حاکی از پیشرفت برق آسایی است که حتا عملیات پیشگیرانه ی «جورج دبلیو بوشِ پسر» در حمله به عراق و افغانستان را پشت سر می گذارد و جای تبریک و تهنیت به یک یک برادرانِ دست اندرکار دارد. در این نمونه که البته مشابه نیز دارد و انشاء الله به همین نحو پی گرفته شود، سربازان اسلام فرد گول خورده یا کَاَنَّهُ معاندی را پیش از ارتکاب به جرمی که امنیت داخلی مان را به خطر می انداخت، دستگیر و جناب قاضی و دستگاه قضاوتِ زیر نظرش نیز بلافاصله حکمی فراخور جرم « اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم» صادر کرده اند که دست شان درد نکند و خدا پشت و پناه شان. خُب! آیا این پیشرفت نیست که نظام مقدس مان به افقی دست یافته که سریع تر از «نیروهای واکنش سریع ممالک محروسه ی شیطان بزرگ» عمل می کند؟ آیا این پیشرفت نیست که پیش از ارتکاب جرم، بتوانی فکر فرد گول خورده یا معاند را بخوانی و بموقع دستگیرش کنی؟

ما همینجا به سردمداران نانِ اسلام خورِ آمریکا و اروپا که همه چیزشان از نفت و گاز و مواد خام و نیمه آماده ی معدنی و اینا را از برکت وجود ما دارند و با این حال دروغ و دغل در معامله بکار می گیرند و اوقات مان را تلخ می کنند، می گوییم خدا شکر کنند که کار دشمنان و معاندین مان که به میلیون ها نفر سر می زند، بحمدلله به «ارتکاب جرم بر ضد امنیت خارجی» و اینا نکشیده؛ وگرنه هم آن ها از نفت و گاز و سایر نعمت های خدادادی ارزانی شده مان محروم می شدند و هم نان خودمان آجر می شد. ما به آن ها هشدار می دهیم از شیطنت و باج خواهی و چفت و بست کردن سرمایه های اسلام در بانک های شان دست بردارند و اذیت و آزار و شُل کن سفت کن بازی با ما را کنار بگذارند.

نمونه ی دوم از پیشرفت های نظام، عملکرد درخشان برادران کارکشته در سر به نیست کردن معاندین، علی الخصوص مونثین همکار شیطان بی هیچ رد پا و نشانه ای است. لازم به یادآوری نیست و از ما نشنیده بگیرید که به عنوان مثال می توان با کوبیدن های مکرر سر معاند به دیوار سخت و معیوب کردن مغزش همان نتیجه را بدست آورد که از شکستن و خرد کردن کاسه ی سر که آبروریزی در پیشگاه «جامعه جهانی» و مشکلات عدیده در پی دارد، حاصل می شود. خُب این نمونه همچنین نشان می دهد که درس های بصیرت شناسی مان که آن را به سُخره می گرفتند، چندان بیحاصل نبوده و نظام اسلامی گام های بلندی بجلو برداشته است. حالا وخت آن است که سخن را کوتاه کنم و بروم ببینم این نمونه ها در کدامیک از پله ی انقلاب جهانی اسلام می گنجند یا شاید هم نیاز به تعریف و تراشیدنِ پله ای تازه باشد.

از زبان «کیر خر نظامِ خرموش پرور» در گفتگوی خودمانی با برخی نوچه های گوش بفرمان:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ دی ماه ۱۴۰۱

محمد قادری از بازداشت شدگان جنبش مردمی در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۴۰۱ از سوی «دادگاه انقلاب دادگستری» شهرستان اسلامشهر بریاستِ «ميخ در گِل»*: سالار اسکندری قلعه با اَنگِ (اتهام) «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی» به ۵ سال «حبس تعزیری» دادباخته شناخته (محکوم) شد.

برگرفته از «تلگرام»   ۱۱ دی ماه ۱۴۰۱ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

* القاضی (جاودانه عُبید زاکانی)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!