«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ دی ۱۳, سه‌شنبه

باید برای برپایی و نوسازی نخستین کشور بر پا شده از سوی کارگران و زحمتکشان از دل و جان کوشید

برنام چندین پرتور که برخی از آن ها را برگزیده و پیوست نموده ام را به هر شَوَندی چنین نام نهاده اند: «اتحاد جماهیر شوروی کشوری است که دیگر وجود ندارد»؛ در حالیکه به باور من، می بایستی چنین برنامی برای آن برگزیده و گنجانده می شد:
«اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»، نخستین کشور بر پا شده از سوی کارگران و زحمتکشان و برآورنده ی آرزوی دیرینه ی ستمدیدگان و رنجبران در همه ی دوران های تاریخی که باید برای برپایی و نوسازی آن از دل و جان کوشید؛ تنها کشوری که از توان گردآوریِ و هم افزایی خلق ها و ملت های جهان در کنار یکدیگر برای پایداری در برابر نیروی همچنان سهمگین رزمی کشورهای امپریالیستی برخوردار است.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ دی ماه ۱۴۰۱

زیرنویس پرتورها:

ـ خانواده یک آموزگار از روستای کوهستانی «سوسامیر» و دستیار (معاون) «شورای عالی اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»: زینب کارابکووا در یک گردشِ دَر و دشت (پیک نیک)

ـ دستیارِ «شورای عالی جمهوری فدراتیو سوسیالیستی روسیه شوروی» در همایش دوازدهم و راننده تراکتور «کشت و کار گروهی ووسخود» در «کوستروما»: نیکولای اسمیرنوف در «جشنواره شهبانوی برفی»

ـ تکنوازی گروه آهنگ و رَخسِ فلوراش، هنرمندِ یکی از خلق های «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»: تامارا چبان

برگرفته از «اسپوتنیک»   نهم دی ماه ۱۴۰۱




هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!