«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ دی ۲۳, جمعه

ایمان داریم به پایان فصل سرد

ما از آن دریا دلانیم
کز طوفانی سهمناک
بر آمده ایم

ما دیده ایم
امواج سهمگین دریا را
که هر موجش
دگرگون می کند
بنیاد هستی را
بنیاد تفکر و اندیشه را

در نبرد با این امواج است
که آگاهی و خرد
و تفکر ِ غلبه بر سختیها
در وجود ما
انسجام و قوام می یابد

ما چون فولاد
آبدیده تر می شویم
عزم ما جزم تر
دستهای ما پویاتر
و پاهای ما پایاتر می گردد

با دانش و آگاهی
با تجربه ی اندوخته
در وجود خویش
راه آمده تا کنون را
با امید به فراخنای آینده
استمرار می بخشیم

به این یقین رسیده ایم
که کاوشگران در اعماق،
کنشگران در تاریکی
و راهروان قله های سترگند
که به گرانبهاترین
به روشن ترین
به فرازترین
مقاصد و اهداف خویش
دست می یابند

... و ما نیز،
ما فصل سرد را
با تمام وجود خویش
احساس کرده ایم
اما
ایمان داریم
به پایان فصل سرد
به فرا رسیدن بهاران
به طغیان چشمه ساران
به رَستن و رُستن
به بهروزی و شکوفه زاران

بازنشسته ۲۲/۱۰/۱۴۰۱

برگرفته از «تلگرام»   ۲۳
دی ماه ۱۴۰۱ (با اندک ویرایش درخور در برنام و نشانه گذاری ها از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر) 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!