«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ خرداد ۲۴, شنبه

کاش دورنگرتر می بودیم ... ـ بازانتشار

به بهانه ی بازانتشار

جز انگشت شمار تنی چند کسانی با رگ و ریشه ی کارگری که در کردار سیاسیِ آن جریان وامانده نقشی نشانه گذار نداشتند، هیچکدام دیگرشان از شناخت باریک کار و بار کارگران و زحمتکشان برخوردار نبودند؛ روشنفکرانی سازگار با روز و روزگار زمانه ی خویش، کم و بیش همگی برخاسته از بالاترین لایه های اجتماعی و بدتر از همه، آن مردکِ خودبین، خودشیرین، خودنما و کوته بین با مایه ای اندک از «سوسیالیسم دانشورانه» و پیشینه ای سخت گمان برانگیز در بزنگاه های تاریخی. در میان این گروه، باهوش ترین و کارآمدترین شان که در سنجشی نسبی با دیگران ـ  و بی هیچ نیاز به سنجش با آن «انباره ی مغزی» سست رای! ـ از مایه ای نه چندان اندک از «سوسیالیسم دانشورانه» و شیوه ی کاربرد آن برخوردار بود،* همانا ایرج اسکندری است که گرچه چون سایرین در این گروه از شناختی درخور از طبقه کارگر و زحمتکشان پیرامون آن برخوردار نبود، لایه های بالایی جامعه ایران را بگونه ای نسنجیدنی با دیگران، بسیار خوب می شناخت و در زمینه ی سیاست از دانش و بینش فراگیرتری برخوردار بود. او دورنگرتر بود و می دید که کار به کجا خواهد انجامید.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۹


* پیش از این نیز در نوشتارهایی چند، این سخن باریک و پاکیزه را یادآوری نموده بودم که «سوسیالیسم دانشورانه»، دانشی کاربردی است و تنها در پهنه ی کار و کردار اجتماعی روشن می شود تا چه اندازه آن را دریافته و بر آن چیره ای.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!