«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ تیر ۱۵, سه‌شنبه

دو پفیوز سیاسی در کنار هم!

«بیل کلینتون» [هم اکنون، بیش تر دسته بیل آن ماچه سگ فروشنده ی جنگ ابزار] روز پنجشنبه ی گذشته با «لورتا لینچ»، دادستان کل «یانکی ها»، در فرودگاه «فونیکس» آریزونا دیدار کرد؛ هر دو طرف این دیدار در هواپیما را الله بختکی خواندند.

«لینچ» پس از این دیدار به پرونده ی ای ـ میل‌های گمان برانگیز هیلاری کلینتون اشاره کرد و گفت:
«بیل با من گفتگو کرد. من درمی یابم که هیلاری کلینتون چه سختی‌هایی بر سر این پرونده کشیده و بر این پرونده چه سایه‌ای افتاده است. سرانجام باید تکلیف این پرونده روشن شود. من امروز اعلام می کنم که «اف بی آی» باید نتیجه بررسی هایش در این مورد را به آگاهی من برساند تا رای فرجامین را صادر کنم. باید بگویم که بیش تر زمانِ ما در هواپیما به گفتگو درباره ی نوه‌هایمان و بازی گلف گذشت.۱

برای من بیش از این دیدار و بده بستان لو رفته ی آن، این نکته چشمگیر است که در آن کشور، کسی به پرونده های داد و ستدهای جنگ ابزار آن ماچه سگ در اینجا و آنجای جهان کاری ندارد. اینگونه که برمی آید، در کشور ششلول بندها که خرید و فروش جنگ ابزار، چون خرید و فروش بازیچه های کودکان، کاری قانونی و بی پیگرد است، این نکته ی چندان دندانگیری برای گیر دادن به این و آن نیست!۲

ب. الف. بزرگمهر   ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۵

پی نوشت:

۱ ـ برگرفته از «مشرق»، ۱۲ تیر ماه ۱۳۹۵ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از سوی اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ «قانون اساسی یانکی ها»، حق شهروندان این کشور برای از آنِ خود داشتن جنگ ابزار گرم را برسمیت شناخته است.
  

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!