«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ مهر ۵, یکشنبه

الاغ های اسلام پیشه همین کار ساده را هنوز نیاموخته اند!

می بینید سبزیجات را چگونه به زیبایی برای فروش ردیف کرده است؟ الاغ های اسلام پیشه همین کار ساده را هم پس از سی و شش سال نیاموخته اند. به هر کاری که دست زده و می زنند، جز هرج و مرج و آشفتگی که نشان از دله دزدی نیز دارد، چیزی در پی برجای ننهاده اند.

تاکنون، خود را وادار یه خواندن سه نوشتار گوناگون که به سخنرانی ها یا گفتگوهای رسانه ای یکی از دیگری بیمایه تر آن گوساله ی مسوولِ زنده کردن دریاچه اورمیا (چیچستان) پرداخته، نموده ام؛ تنها به این شَوَند که ببینم چیزی هم از کار انجام یافته در آنجا که سالیانه بودجه گزافی نیز بلعیده، می گوید یا نه! دریغا! حتا یک واژه درباره ی بیلان کار خودش نمی یابی؛ تنها با انبوهی از زرزرها و آه و ناله ها درباره ی پیشرفت نکردن کار، رهنمودها و پند و اندرزهای بیمایه و گناه واماندگی را به گردن دیگران افکندن روبرو می شوی! در مورد سایر الاغ های اسلام پیشه نیز از بالا تا پایین همینگونه است.

دوباره نگاهی با خشنودی به این بسته بندی و ردیف زیبای سبزیجات که نشانه ی دستی کارآمد است، می افکنم و با خود می گویم:
آدم اسلام پیشه باشد، دزد هم باشد و در دزدی نیز همچشم با دیگر دزدان علی بابا شتاب ورزد، همین از آب درمی آید:
ـ حسنی بدو! نماز دیر شد؛ باشه برای پس از نماز ...

... و حسنی در دل می گوید، این از نماز واجب تر است ... ولی چنین پاسخ می دهد:
آمدم! آمدم! بگذار همین یک کار کوچولوی نان و آبدار را به جایی برسانم؛ وگرنه از دستمان می رود. می دانی که دست، بسیار است ...  

ب. الف. بزرگمهر    پنجم مهر ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!