«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مهر ۲۰, یکشنبه

... عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد


نفس باد صبا مُشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

گل عزیز است، غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد

این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سراپرده ی گل نعره زنان خواهد شد

ای دل ار عشرتِ امروز به فردا فکنی
مایه ی نقدِ بقا را که ضِمان خواهد شد

ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شبِ عیدِ رمضان خواهد شد

مُطربا مجلس انس است، غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد

گر ز مسجد به خرابات شدم، خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد

حافظ از بهر تو آمد سویِ اقلیمِ وجود
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد

به پاس حافظِ شیرین سخنِ از زبان خود وی

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!