«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ تیر ۲۵, یکشنبه

در ستایش آموختن!


یاد بگیر ساده ترین چیز ها را!

برای آنان كه بخواهند یاد بگیرند،

هرگز دیر نیست.

الفبا را یاد بگیر! بس نیست؛ اما

آن را یاد بگیر! مگذار دلسردت كنند!

دست به كار شو !تو همه چیز را باید بدانی

تو باید رهبری را به دست گیری.

.

.

ای آن كه در تبعیدی، یاد بگیر!

ای آن كه در زندانی، یاد بگیر!

ای زنی كه در خانه نشسته یی، یاد بگیر!

ای انسان شصت ساله، یاد بگیر!

تو باید رهبری را بدست گیری.

.

.

ای آن كه بی خانمانی، در پی درس و مدرسه باش!

ای آن كه در سرما می لرزی، چیزی بیاموز!

ای آن كه گرسنگی می كشی، كتابی به دست گیر! این، خود سلاحی است.

تو باید رهبری را بدست گیری.

.

.

ای دوست، از پرسیدن شرم مكن!

مگذار كه با زور، پذیرنده ات كنند.

خود به دنبالش بگرد!

آن چه را كه خود نیاموخته یی

انگار كن كه نمی دانی.

صورت حسابت را خودت جمع بزن!

این تویی كه باید بپردازی اش

روی هر رقمی انگشت بگذار

و بپرس: این،برای چیست؟

تو باید رهبری را بدست گیری.

برتولت برشت

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!